«مگه تموم عمر چند تا بهاره»؛ یک سر و گردن بالاتر
گروه: تیتر یک , نمایش خانگی | کد خبر: 10705 | ۱۶ تیر ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۱
بعضیها با دیدن سریال جدید سروش صحت ناخودآگاه یاد «لیسانسهها» میاندازد مخصوصا قسمت اول این نکته را نشان میداد اما رفته رفته نکات نو و جدیدی را به رخ مخاطب کشید.
به گزارش اختصاصی ایران فیلم پرس، سروش صحت تاکنون سه فصل موفق سریال متفاوت «لیسانسهها» را برای تلویزیون ساخت و چند مجموعه پرمخاطب دیگر را هم در کارنامه هنریاش دارد.
«مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» آخرین ساخته او برای شبکهخانگی روزهای خوبی را پشت سر میگذارد؛ کارگردانی که البته «جهان با من برقص» را برای سینما ساخت و اتفاقات خوبی در جشنواره جهانی فیلم فجر برای آن رقم خورد.
او روزهای خوبش را با محمدرضا تختکشیان به عنوان تهیهکننده در فیلم سینماییاش را دوباره با ساخت اولین تجربه نمایشخانگیاش تکرار میکند.
سریال از ریتم خوب و زبان گیرای قصهگوی خوبی بهره میبرد. بازیها خوب از آب درآمده اما نکته جالب حضور علی مصفا که «جهان با من برقص» را با سروش صحت تکرار کرد و شاید جالبتر حضور این بازیگر در فضای کمدی باشد.
این روزها نه تنها در تلویزیون سریال کمدی خوبیای نداریم در میان چند سریال کمدی نمایشخانگی هم خبری نیست.
در حالیکه تماشای «مگه تموم عمر چند تا بهاره» مخاطب را در حال و هوای قصه قرار میگیرد. قهرمان سریال جوانی است به نام نیما که به همراه خواهر و پسرعمو زیر یک سقف زندگی میکنند. نامزدش آزیتا دختری مغرور، خودخواه، بینظم و زورگور! است. نیما طی اتفاقی با دختری دیگر آشنا میشود و میخواهد با او ازدواج کند. این همه قصه نیست و ماجراهای دیگر هم سهمی پررنگ دارند و به همین خاطر مخاطب بیش از هر چیزی، با یک داستان پر ملات مواجه است.
بیشتر بخوانید:«پوست شیر» ادامه دارد
مخاطبینی که سریال «لیسانسهها» را دیده باشند آدمهای «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» هم به شخصیتهای آن سریال تنه میزنند؛ همانطور که «لیسانسهها» رنگی از سریال قبلی صحت یعنی «شمعدونی» داشت. دنیایی که این بار ایمان صفایی و سروش صحت در مقام نویسنده طراحی کردهاند، در عین حال رنگ و بویی منحصر بهفرد دارد.
شاخصترین شخصیت تا اینجای کار، نیما است؛ جوانی خوشخیال و احساساتی! که بعد از دلخوری از نامزدش، عاشق دختری دیگر شده. کاراکتر آنقدر خوب نوشته شده و اجرایی درست داشته که پس از چند لحظه میتوان با او همراه شد و به رفتار و گفتارش خندید. این اتفاق حاصل تجربیات صفایی و صحت است که میدانند چطور منظور خود را در قالب شخصیتها منتقل کنند.
نیما در سریال «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» در عین برخورداری از هویتی مستقل، بخشی از خصلتهای حبیب و مسعود سریال «لیسانسهها» را یادآور میشود. اجازه دهید درباره بقیه کاراکترها بعدا بنویسیم؛ مثل گلی، دو پیرمرد خاص، بهرام و دیگران که در قسمت یک به طور کامل فرصت بروز و ظهور ویژگی کامل آنها فراهم نشد.
مشخصه ثابت آثار سروش صحت، بازیهای خوب و متفاوت است. کسانی مثل بهنام تشکر، محمد نادری و هوتن شکیبا با سریالهای او به شهرت رسیدند و بازیگرانی مثل بیژن بنفشهخواه، امیرحسین رستمی، کاظم سیاحی و … رویی دیگر از توانایی خود را با آثار صحت بروز دادند. «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» هم از این قاعده مستثنا نیست و شاهد عملکرد خوب بازیگران بودیم.
کاظم سیاحی وارد جلدی تازه رفته و آناهیتا افشار پس از مدتها دروی از عرصه سریال، تواناییاش را با اثری کمدی محک زده است. در همین گام نخست، مجید یوسفی در نقش نیما جای خود را باز کرده و نقطه عطفی مهم در کارنامهاش رقم خورده. فارغالتحصیل کارشناسی طراحی صحنه از دانشگاه سوره پیشتر روی صحنه درخشیده بود و در فیلم «تمارض» عملکردی تحسینآمیز داشت. «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» جدیترین تجربه بازیگری اوست و بهخوبی توانسته شمایل یک جوان رویاپرداز را نشان دهد.
سروش صحت و ایمان صفایی در سریال جدید از همان سبک معروف آثار پیشین خود، با لحاظ تفاوتهایی بهره میبرند. این سبک مبتنی بر توجه به جزئیات رفتاری و گفتاری است که شاید خیلیها در زندگی روزمره ساده از کنارشان عبور میکنند. این دو، اما نگاهی جزئینگر دارند و با برجسته کردن این موارد از مخاطب خنده میگیرند.
یکی از نمونههایش، استفاده از اصطلاح «مصداق بارز بیتوجهی» است که در چند نقطه داستان تاثیری حیاتی داشت! رقص خوشحالی نیما، صحنه درگیری با زورگیر، قرار رستوران و …. هم از مواردی هستند که باعث «کمدی موقعیت» شدهاند و هم متن و هم اجرایی استاندارد دارند که منجر به قهقهه میشوند.
سروش صحت طی سالها فعالیت، علاوه بر بازیگری، نویسندگی و اجرا بارها پشت دوربین کارگردانی ایستاده که حاصلش شده سریالهای «چارخونه»، «ساختمان پزشکان»، «پژمان»، «شمعدونی» و مجموعه سه فصلی «لیسانسهها». همه این سریالها پرمخاطب هستند، اما صحت از «شمعدونی» تغییر مسیر داد و نوعی متفاوت از کمدیسازی را تجربه کرد.
«مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» شکل کامل شده تجربیات اخیر است که در آن جزئیترین عناصر مهم هستند و هر کدام معنا و مفهومی دارند؛ از نوع قاببندیهایی که به اقتضای هر سکانس و هر شخصیت تغییر میکند تا آدمهای خاص، اما آشنا که خلق و خو و درونیاتشان آشنا، متفاوت و دوستداشتنی است.
تصویربرداری این مجموعه نمایشی در شهرهای تهران، اصفهان و جزایز قشم و کیش به سرانجام رسیده و در قالب یک سریال ۳۲ قسمتی پخش می شود.
محمدرضا تختکشیان تهیهکننده این اثر از تهیه کنندگان پرکار این روزهای نمایش خانگی است که از کارهای اخیر او میتوان به «زخم کاری» اشاره کرد که فصل دوم آن در دستور کار است.
شاید در پایان این تحلیل نکتهای که میتوان به آن اشاره کرد با دیدن این سریال در شبکه نمایش خانگی بحث ارجاع برخی از مخاطبین به «لیسانسهها» است؛ آیا «لیسانسهها» تکرار میشود؟
صحت در سه گانه موفق «لیسانسهها» به مسائل مهمی چون عشق و بلاتکلیفی که جان مایه ساخت تراژیکترین و دراماتیکترین آثار تصویری است، نگاهی طنزآمیز دارد.
بارها عاشق و فارغ شدن حبیب، تقلاهای مسعود برای پیدا کردن شغل و تشکیل زندگی مشترک، مشکلات مازیار بخاطر اعتیاد پدر و طلاق مادرش و قصه های تلخ دیگر شخصیتها در این سریال دستمایه طنز قرار گرفته است اما نه طنزی با موقعیتهای اغراق شده.
صحت، راوی اتفاقات جاری و آرام زندگی است. او در آثارش تلاشی برای بزرگ نمایی موقعیتها و شخصیتها ندارد. نقش های اگزجره و اتفاقات پیچیده در آثار او دیده نمیشود. او ساده و روان حرفش را میزند و حرفهای دلنشینی هم دارد.
با تماشای چند قسمت از این سریال، مخاطب وارد درگیریهای روزمره شخصیتهای «لیسانسهها» بود و عدهای به کارگردان اثر این خرده را گرفتند که ممکن است مجموعه جدیدش، تکرار لیسانسهها در شمایلی نو باشد.
نکتهای که برای قضاوت درباره آن، زود است و حتی اگر ظاهری جدید از «لیسانسهها» را در قواره «مگه تموم عمر چند تا بهاره؟» تماشاگر باشیم تکرار یک اتفاق موفق، دلچسبتر از یک نوآوری ضعیف است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید