ماجرای رپورتاژهای عجیب برای سریالهای نمایشخانگی
گروه: تیتر یک , نمایش خانگی | کد خبر: 73928 | ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۴ - ۱۸:۱۲
سریالهای نمایشخانگی با موجی از رپورتاژهای پنهانی که از دستکاری در تفسیر جستجوهای گوگل گرفته تا موجسازی تبلیغاتی در شبکههای اجتماعی، گویی سازندگان آثار بیش از رضایت واقعی مخاطب، به دنبال تسخیر ذهن او از مسیر ارقام و اغراقاند.
به گزارش ایران فیلم پرس، در فضای پرشتاب رسانهای امروز، سریالهای شبکه نمایش خانگی نهتنها میدان رقابت برای جلب مخاطب، بلکه صحنهای برای قدرتنمایی تبلیغاتی و رپورتاژهای پنهان شدهاند. این روزها، تعریف و تمجید از مجموعههای در حال پخش به حدی فراگیر شده که تشخیص تمایز میان نقد واقعی و تبلیغ سفارشی برای مخاطب دشوار شده است.
بهتازگی یکی از صفحات خبری فضای مجازی با نام «سینما ۱۲۰» آماری از میزان جستجوی سریالها در گوگل منتشر کرد که بر اساس آن، دو سریال «وحشی» و «آبان» در صدر جستجوها قرار گرفته بودند. نکته جالب اما نه در خود آمار، بلکه در نحوه استفاده از آن نهفته است: به فاصله کوتاهی پس از انتشار این اطلاعات، محتوای این گزارش به شکلی واضح رنگ و بوی تبلیغاتی به خود گرفت و با تیترهایی نظیر «آبان همچنان در اوج» و «۴۵ درصد از سهم جستجوی کاربران» بهصورت گسترده در صفحات سینمایی و کانالهای فضای مجازی بازنشر شد.
وقتی سرچ گوگل، ملاک رضایت مخاطب میشود؟
در این میان، یکی از سؤالات اساسی که مطرح میشود، این است: آیا صرفاً بالا بودن میزان سرچ گوگل میتواند به معنای رضایت مخاطب یا موفقیت هنری یک سریال تلقی شود؟ واقعیت این است که جستجو در گوگل ممکن است ناشی از کنجکاوی، جنجالهای پیرامونی، یا حتی واکنش منفی مخاطبان باشد. با این حال، به نظر میرسد سازندگان سریالها و پلتفرمهای پخش ترجیح میدهند آمار و دادهها را صرفاً به عنوان نشانهای از محبوبیت جلوه دهند، بدون آنکه به تفسیر دقیقتر و همهجانبهتری از این ارقام تن دهند.
این روند، مشابه آن چیزیست که در شبکههای اجتماعی به وفور دیده میشود؛ جایی که محتوای جنجالی یا گاه حتی مبتذل، صرفاً به دلیل خاصیت ویروسی بودن، بازدید بالا کسب میکند اما لزوماً نشانگر رضایت یا علاقه واقعی مخاطب نیست.
رپورتاژهای پولی، واقعیت یا اغراق؟
یکی دیگر از نمونههای تازه، مربوط به سریال «کنکل» است. پس از پخش قسمت اول این مجموعه، ناگهان فضای رسانهای پر شد از تحسینهای بیسابقه و صفاتی چون «شگفتانگیز»، «شاهکار» و «درخشان» که گویی تماشاگر با اثری بینظیر در تاریخ شبکه نمایش خانگی روبروست. هرچند شروع این سریال نسبت به بسیاری از آثار مشابه قابل قبول بود، اما حجم تعریفها بهگونهای بود که نمیتوان آن را صرفاً به واکنش طبیعی منتقدان و مخاطبان نسبت داد. بسیاری از این تحسینها به نظر میرسد بخشی از تبلیغات هماهنگ و برنامهریزیشدهای باشد که با هدف ساختن یک موج اولیه برای جذب مخاطب صورت میگیرد.
افزون بر این، بررسیها نشان میدهد بسیاری از ویدئوهای وایرالشده، نقدها و حتی کامنتها در فضای مجازی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم از طریق بودجه تبلیغاتی تأمین شدهاند؛ پدیدهای که در سالهای اخیر در عرصه مارکتینگ رسانهای رواج چشمگیری یافته است.
ضرورت بازگشت به اعتماد مخاطب
مسألهای که در میان این شلوغی تبلیغات و آمارسازیها گم شده، جایگاه واقعی مخاطب و سلیقه اوست. آنچه باید اصل قرار گیرد، امکان انتخاب آزادانه و بدون پیشداوری برای بیننده است؛ نه هدایت او بهسوی اثری که شاید صرفاً از تبلیغات پررنگ بهرهمند شده است.
سازندگان، پلتفرمها و حتی رسانهها بهتر است به جای تمرکز بر دادههای کمی و برندسازی اغراقآمیز، به کیفیت واقعی آثار توجه کنند و اجازه دهند که خود مخاطب درباره خوب یا بد بودن یک اثر قضاوت کند. در نهایت، آنچه ماندگار خواهد شد نه آمارهای ناپایدار گوگل، بلکه تجربه واقعی تماشاگر از اثری است که با صداقت ساخته و عرضه شده است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید