پایان یک شومن؛ سقوط سینا ولیالله در مدار تکرار
گروه: تیتر یک , رادیو و تلویزیون | کد خبر: 84827 | ۲ آذر ۱۴۰۴ - ۱۶:۱۷
حلقه شومِ ناکامی برای چهرههای رسانهای مهاجر، اینبار سینا ولیالله را نشانه گرفت. مجری «چندشنبه با سینا» پس از سالها فعالیت در شبکههای ماهوارهای، حذف شد؛ سرنوشتی که پیشتر برای بسیاری از سلبریتیهای آنور آبی رقم خورده بود.
به گزارش ایران فیلم پرس؛ سینا ولیالله، مجری شناختهشده صداوسیما در دهه هشتاد که با برنامههای ورزشی، دوبله و ویژههای صبحگاهی برای نسل شصت و هفتاد آشنا بود، پس از مهاجرت و اجرای برنامه در شبکههای سرگرمیمحور همچون PMC و فارسیوان بهتدریج از دایره محبوبیت دور شد. خروج او از کشور و پیوستن به تلویزیونهای آنسوی مرزها، نهتنها برند حرفهایاش را مخدوش کرد، بلکه مسیر کاریاش را نیز در سراشیبی قرار داد.
در همان سالها فرشید منافی نیز – پس از تجربه برنامه «روی خط جوانی» و فعالیتهای سینمایی – تهران را ترک کرد و کار خود را در «رادیو فردا» ادامه داد. هر دو در ابتدا با محتوای سرگرمکننده و رویکردی نزدیک به ذائقه مخاطب ایرانی توانستند نگاه قابلتوجهی را جلب کنند. اما ماهیت واقعی پروژههایی که در آن قرار داشتند، رفتهرفته چهره بیرتوششان را به نمایش گذاشت و مخاطبان را از آنان دور کرد.
مشکل اصلی آنها، عدم شناخت صحیح از مخاطب داخلی بود. تبدیل شدن به خرجشدنیِ دستگاههای رسانهای غربی موجب شد خلاقیت و انرژیشان به مصرف پروژهای برسد؛ پروژهای که با کوچکترین تغییر سیاسی، دیگر نیازی به حضور آنها نداشت. در چنین شرایطی، تاکشوهای شبهآمریکایی ولیالله و شیوه ساختارشکن منافی برای سرگرمی مخاطب کاربرد خود را از دست داد و آنها آرامآرام از دایره توجه حذف شدند.
تهرانجلس را فراموش کن؛ افول امپراتوری لسآنجلسی
پس از پیروزی انقلاب، جمع بزرگی از هنرمندان و فعالان فرهنگی پهلوی به آمریکا مهاجرت کردند و در لسآنجلس شکل تازهای از سرگرمی فارسیزبان را بنا نهادند. کابارههایی چون «کلبه» و «تهران»، تلویزیون «ایرانیان» و فعالیت تهیهکنندگان بزرگ صفحه و موسیقی، کالیفرنیای جنوبی را به مرکز تولید محتوای ایرانی در خارج از کشور تبدیل کرد.
شبکههایی مثل طپش و ITN سالها با تکیه بر تبلیغات رستورانها، مشاغل محلی و کنسرتها دوام آوردند. اما با تغییر ذائقه نسل جدید و ظهور رسانههای داخلیِ حرفهایتر در دوران مدیریت جدید صداوسیما، شبکههای لسآنجلسی یکی پس از دیگری فرو ریختند. امکانات محدود، مجریان کمتجربه و ناتوانی در درک تحول فرهنگی داخل ایران، تیر خلاصی بود که دوران آنها را پایان داد.
امروز تنها «طپش» است که با کمک یوتیوب به حیات خود ادامه میدهد، آن هم با مخاطبی بسیار کمتر از گذشته.
عمارتی که فروریخت؛ داستان صعود و سقوط منوتو
شبکه منوتو در سال ۱۳۸۹ با سرمایهگذاری کلان و برندینگ گوگوش ظهور کرد و در مدت کوتاهی بدل به شاخصترین شبکه فارسیزبان خارج از کشور شد. استفاده از تیم فنی حرفهای، تولیدات غیرآرشیوی و بودجه بدون محدودیت، این شبکه را به رقیبی جدی برای صداوسیما تبدیل کرد؛ حتی تا حدی که نوع گرافیک و تایپوگرافی برنامههای داخلی تحتتأثیر قرار گرفت.
اما این عمارت شیک روی پایهای سست بنا شده بود. با کاهش حمایت مالی و تغییر اولویتهای کارفرمایان غربی، چرخه هزینهبر منوتو دوام نیاورد و شبکه روند افولی آرام اما قطعی را آغاز کرد. اینترنشنالیزه شدن برنامهها و دور شدن از قالب سرگرمیمحور اولیه، تیر خلاص بود. مجریان آن امروز بیش از هر زمان دیگری در حاشیه و بیاثرند.
حقیقت آن است که مدل تلویزیونسازی فارسی در خارج از کشور، هرچند روی کاغذ جذاب است، اما در عمل با گذشت زمان کارکرد خود را از دست میدهد. مخاطب امروز، بهجای شنیدن مونولوگهای طولانی امید خلیلی یا سالومه، ترجیح میدهد محتوای کوتاه و سرگرمکننده شبکههای اجتماعی را دنبال کند. بلاگرها و واینرها آنقدر سریع و متنوع تولید میکنند که خبررسانی یا سرگرمی تلویزیونهای قدیمی عملاً از میدان رقابت خارج شده است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید