کارنامه عاشورایی سیما و سینما/توقف ثارالله و ماندگاری مختار
گروه: تیتر یک , رادیو و تلویزیون | کد خبر: 13195 | ۱ مرداد ۱۴۰۲ - ۱۵:۳۷
سریالها و فیلمهای عاشورایی هرچند اندکاند اما برخی از آنها همچون «مختارنامه» آنقدر هنرمندانه ساخته شدهاند که هنوز هم برای مخاطب تازگی دارند؛ البته این روزها تلویزیون با «عشق کوفی» کنداکتور محرمی خود را رونق داده است.
به گزارش اختصاصی ایران فیلم پرس، هر ساله و در آستانه ماه محرم، پرسش اصلی رسانهها و مخاطبان این است که تلویزیون برای این مناسبت چه محصولی آماده کرده؟ با نگاهی به تولیدات سالهای اخیر مشخص میشود سریالهای تاریخی سهمی از واقعه عاشورا نداشتهاند و موضوع محرم در قالب ملودرامهای اجتماعی مورد توجه بوده است. از این معبر میتوان پخش «عشق کوفی» را یک اتفاق مبارک دانست تا پس از سالها تکیه تلویزیون صرفاً بر سریال «مختارنامه» نباشد.
به ویژه که قرار است در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی در دو نسخه سینمایی این مجموعه ماندگار روی آنتن برود؛ باید دید حالا مخاطب میتواند با قصههای جدید از جنس «عشق کوفی» ارتباط برقرار کند؟ و این آثار میتواند برایش خاطرهانگیز شود یا خیر.
محرم ۱۴۰۲؛ عشق کوفی
سال پیش سازمان هنری رسانهای اوج سریال «عشق کوفی» را وارد مرحله تولید کرد. این سریال داستان یک عشق میان دختری به اسم نائله و پسری به نام هلال در کوفه سال ۶۱ هجری قمری را روایت میکند و ماجرای آن تا واقعه کربلا و شهادت سیدالشهدا (ع) ادامه مییابد. «عشق کوفی» را حسن آخوندپور بر اساس فیلمنامه فائزه یارمحمدی و یزدان کاظمی کارگردانی کرده و نقشهای اصلی را به دو بازیگر تازه نفس یعنی شبنم قربانی و سعید شریف سپرده است.
لعیا زنگنه، نادر سلیمانی، حسین سلیمانی، سوگل طهماسبی، مریم کاویانی، نادر فلاح و … دیگر بازیگران این مجموعه تلویزیونی هستند.
آن طور که پیش تر سعید سعدی تهیهکننده «عشق کوفی» گفته بود این سریال ترکیبی از یک رویداد واقعیِ تاریخی -ماجرای بیعت مردم کوفه با امام حسین (ع) – و الزامات درام است.
طبعاً «عشق کوفی» را نمیتوان با اثری چون سریال ۴۰ قسمتی «مختارنامه» که بخشی از قصه آن در واقعه عاشورا میگذشت، قیاس کرد. همین که این واقعه عظیم از زاویه نگاهی دیگر دستمایه یک سریال تلویزیونی شده اما اتفاقی مهم است که حداقل فایده آن تعدد و تنوع محصولات عاشورایی است.
«عشق کوفی» از این هفته روی آنتن شبکه سه خواهد رفت و باید دید تازهترین تلاش برای ساخت یک مجموعه تاریخی-عاشورایی چه حاصلی به همراه خواهد داشت؟
محرم ۱۴۰۱؛ کاتب اعظم
سال پیش شبکه دو تله تئاتر هفت قسمتی «کاتب اعظم» اولین محصول مرکز سریال سوره را پخش کرد که با اقتباسی از کتاب «اعترافات کاتب کشته شده» راوی اتفاقات شب تا عصر عاشورا از خیمه دشمن بود.
«کاتب اعظم» هم قصهای همراهی برانگیز داشت و هم از ترکیب بازیگران خوبی بهره برد؛ از جمله امین زندگانی، سیامک صفری، نادر فلاح، نازنین فراهانی، فاطمه گودرزی، حدیث میرامینی، خسرو شهراز و … چه بسا اگر این موضوع در قالب یک سریال روایت میشد، نتیجهای بهتر و ماندگار بهدست میآمد.
سال پیش شبکه دو همچنین سریال تکراری «وفا» و تله تئاتر تکراری «پیروفا» را در کنداکتور قرار داد.
در این سال شبکه سه سریال محرمی نداشت و شبکه یک سراغ بازپخش مجموعه «شب دهم» رفت. شبکه پنج هم در روزهای پایانی ماه صفر سریال ۱۰ قسمتی «شب آخر» را پخش کرد که اثری اجتماعی با درون مایه مذهبی است و بخشی از قصه آن به محرم اشاره داشت.
بیشتر بخوانید:«موکب جوانان» در رادیو راهاندازی شد
محرم ۱۴۰۰؛ سریالهای تکراری
سال ۱۴۰۰ شبکههای سراسری سریال جدید با موضوع محرم روانه آنتن نکردند. شبکه یک سراغ بازپخش «دیگری» و «پرده نشین» رفت و شبکه دو بازپخش «فرات» را در کنداکتور قرار داد. این اتفاق هم سال ۱۳۹۷ رخ داد و سریالهای مناسبتی محرم تلویزیون همه تکراری بودند.
محرم ۱۳۹۹ و ۱۳۹۸؛ محرم در حاشیه
وضعیت سریالهای محرم در سالهای ۹۹ و ۹۸ هم خوب نبود. سال ۹۹ «بوم و بانو» به کارگردانی سعید سلطانی از شبکه دو پخش شد که محور اصلی داستان آن درباره یک عشق در دوره پهلوی اول است و اشارهای به سختگیریهای حکومت وقت نسبت به برگزاری عزاداری محرم داشت.
مینی سریال «وقت صبح» که از شبکه یک پخش شد هم مصافی شعاری با شخصیت اصلی که یک روحانی بود داشت و در حاشیه آن مساله عزاداری در محرم هم روایت میشد.
«مرضیه» ساخته فلورا سام اثری قابل دفاع است که داستانی اجتماعی را روایت میکرد و علاوه بر آن مسائلی مثل برگزاری هیات، توسل، پخت نذری و … هم در داستان بود. این سریال را شبکه دو برای اولین بار روانه آنتن کرد و بعد از آن بارها از آنتن شبکههای سیما پخش شد و امسال هم دوباره در کنداکتور قرار گرفته است.
در این سال شبکه سه مینی سریال «دریا نزدیک است» را پخش کرد که بخشی از داستان مراسم عزاداری مردم بوشهر را دربرمی گرفت. این سریال در مجموع نمره قبولی نگرفت.
بازخوانی مجموعههای تاریخی و معاصر با موضوع محرم یک نتیجه به همراه دارد: هر وقت زاویه نگاه سریال سازان متفاوت و مبتنیبر نوآوری بوده، نتیجهای ماندگار رقم خورده است. نمونهاش «مختارنامه»، «معصومیت از دست رفته»، «شب دهم» و … در سالهای اخیر اما کارنامه سریالی سیما با موضوع محرم چندان قابل دفاع نیست. بدتر اینکه دوربین سریالها به قلب تاریخ نرفتند و غالب سریالهای روز هم سرشار از کلیشهها و شعار بودند.
بازخوانی سریالهای نوستالژیای محرمی
“مختارنامه”، “معصومیت از دست رفته” و حتی “روز واقعه”، کارهای ارزشمندی است که کارگردانان، عوامل و هنرمندانِ کاربلد و توانمندی در عقبه آنها قرار دارد. کارهایی که به تعبیرِ «محمدرضا شریفینیا» مثلِ غذای نذری میمانند و همیشه تازگی خودشان را دارند.
امروز در حالی درباره مفاهیم عاشورا، محرم و معنایِ واقعی “ما رأیت جمیلا” صحبت میکنیم که بودجههای بسیاری صرفِ سریالهای خانگی پرهزینه تاریخی برای نمایشِ بخشی از تاریخ به انواع و اقسامِ مختلف با سلبریتیهای رنگارنگ و تجملهای آنچنانی، میشود؛ در تلویزیون هم بیشترِ بودجهها را به سریالهای دمدستی با سوژهها و موقعیتهای تکراری اختصاص میدهند.
به همینخاطر سالها میگذرد و تعداد فیلمهای سینمایی، تلویزیونی و سریالهای مهمِ ما به صورت مستقیم یا غیرمستقیم که فرهنگ عاشورا و واقعه کربلا را محور اصلی خودشان قرار دادهاند به بیش از ۲۰ عدد نمیرسد و این برای هنری که ظهور و بروز خود را مدیون انقلاب اسلامی میداند و سرچشمه انقلاب به مفاهیم عاشورا برمیگردد بسیار تأسفبار است.
شاید برخی از سازندگان فیلمهای سینمایی با خودشان بگویند برخی از کارهایشان با نمایشِ المان و نمادی از فرهنگ عاشورا و الهام از ریشهها و باورهای عاشورایی، ساخته شده، اما در حالت کلی در زمره آثار کربلایی به شمار نمیآیند. زیرا در این آثار هیچ خبری از خط اصلی واقعه عاشورا نیست.
سکانسهایی مانند دستههای عزاداری، تعزیهخوانی، قرائت ذکر توسل به امام حسین(ع) در لحظات اوج داستان، آبآوردن فرمانده گردان برای رزمندگان؛ شاید مداحی ترکی مرحوم سلیمانی که چندی پیش همزمان با درگذشتِ او رسانهای شد به همان صحنه فیلم “تنگه ابوقریب” برمیگردد. اینها همه تنها نگاهی نمادین به واقعه کربلاست.
البته در این زمینه میتوان به فیلمهایی همچون “پرواز در شب” و “افق” مرحوم رسول ملاقلیپور، “حماسه مجنون” جمال شورجه، “بر بال فرشتگان” جواد شمقدری، “نیاز” علیرضا داوودنژاد، “دخیل” داریوش یاری، “هامون” داریوش مهرجویی، “دستهای خالی” ابوالقاسم طالبی، “سلطان” داریوش مهرجویی، “راه طی شده” عباس رافعی، “بالهای سپید” مهدی هاشمی، “به خاطر هانیه” کیومرث پوراحمد، “بازرس ویژه” منصور تهرانی، “دل شکسته” علی روئینتن و… اشاره کرد.
نخستین فیلم عاشورایی/ سال ۱۳۶۱
در مرورِ فیلمهای سینمایی به فیلم “سفیر” فریبرز صالح میرسیم که نخستین فیلم عاشورایی در سینمای ایران است. این فیلم در سال ۱۳۶۱ ساخته شد. حضور بازیگرانی چون عزّتالله مقبلی، فرامرز قریبیان، کاظم افرندنیا، موسیقی متن قوی، خوشساختی و لوکیشینهای فیلم همگی در باورپذیری داستان به مخاطب کمک میکرد تا فضای پُر از خیانت و ناپاکی زمانِ امام حسین(ع) را به درستی درک کند. این فیلم تا مدتها به عنوان یکی از فیلمهای مناسبتی در سینماها و تلویزیون به نمایش درمیآمد.
“سفیر” در همان سال به عنوان پرفروشترین فیلم لقب گرفت و هنوز هم هرچند وقت یک بار، در روزهای عزاداری پخش میشود و برخی سکانس های آن هنوز برای بیننده جذاب است. داستان فیلم درباره «قیس بن مسهر» است که وظیفه دارد نامهای محرمانه از سوی امام حسین(ع) به سلیمان صرد خزاعی در کوفه برساند. او در میانه راه به دست راهداران «ابن زیاد»، والی کوفه، دستگیر و به زندان افکنده میشود و پس از حوادثی، سرانجام شهید میشود.
“روز واقعه” کاری مشهور در قیام عاشورا
“روز واقعه” یکی از کارهای مشهورِ در حوزه قیام عاشورا به حساب میآید که سالهاست در ایام محرم روانه آنتنِ سیما میشود. این فیلم را شهرام اسدی کارگردانی کرده و علیرضا شجاع نوری و لادن مستوفی به ایفای نقش میپردازند. داستان آن به جوان نصرانی تازه مسلمانشدهای برمیگردد که نامش عبدالله است.
او در شب عروسیاش صدایی میشنود که دیگران از شنیدنش عاجزند و در گوشش میپیچد که «آیا یاری کنندهای هست که مرا یاری کند؟» عبدالله همان دم برمیخیزد، عروسی را رها میکند و رهسپار کربلا میشود و با جمله «همه حجتِ مسلمانی من حسین بن علی است»، خود را از شهر و مردمانش که از حسینی میگویند که به راه دنیا رفته است، بیرون میکشد و جان خود را به بیابان و شن های داغ میسپارد تا منزل به منزل به دنبال رد پای او باشد و… .
“روایت عشق” با اولین ابن سعد و ابن زیاد تلویزیون
روایت عشق تقریبا اولین سریال بزرگ درباره کربلا است که درست به خود فاجعه میپردازد. گفته میشود این سریال با هزینه ۳ میلیون تومان در سال ۱۳۶۴ ساخته شد. این سریال در بیدخت گناباد جلوی دوربین رفت و برای همین هم اکثر بازیگرانش از اهالی مشهد بودند مثل خود «انوشیروان ارجمند» که نقش ابن سعد را بازی کرد و همین طور مرحوم «رضا سعیدی» که ابن زیاد بود و نقش کوتاه اما مؤثرش، او را به خیلیها شناساند.
نقش امام حسین(ع) را دوربین برعهده گرفته بود و خبری از خویشان و یاران امام نبود. سریال، صحنههای جنگی چندانی نداشت و اشقیا روی تپهای که مثلا به میدان جنگ مشرف بود برای هم تعریف میکردند که چه کسی به میدان آمده و چه میکند. اما در میان صحنههای ماندگار این سریال، صحنههایی مانند برهنه شدن غلام سیاه(علی اوسیوند)، شهادت حرّ و شهادت خود امام هم در نوع خودش تازگی داشت.
سریالی تعزیهگونه به نامِ “شب دهم“
بعد از “روایت عشق” سریال “شب دهم” تقریباً اولین سریال بلند و ماندگاری است که در گروه فیلم و سریال شبکه یک سیما درباره واقعه عاشورا ساخته شد و در قالب اجرای تعزیه مستقیماً به روایت وقایع آن سالها پرداخت. در “شب دهم” حیدر خوش مرام (با بازی درخشان حسین یاری) از لوطیهای یکی از محلات تهران قدیم، دل باخته یکی از شاهزادههای قجری (با هنرمندی کتایون ریاحی) میشود. دختر، شرط ازدواج را اجرای ۱۰ شب تعزیه در زمانی که از سوی رضاخان اجرای مراسم مذهبی ممنوع بود، قرار داده بود و حیدر به اتفاق دوستانش، جهت اجرای این خواسته همت میگمارد و…
“سفرسبز”؛ سریالی در بستر عزاداریهای محرم
این سریال با داستانی از حسین پاکدل، کارگردانی حسین لطیفی و تهیهکنندگی مجید اوجی و بازی پارسا پیروزفر، علی نصیریان، محمدرضا شریفینیا، مجید مظفری، حمیده خیرآبادی، لادن مستوفی، امین تارخ، سارا خوئینیها و… روی آنتن رفت. داستان این سریال روایت زندگی یک زوج مسیحی بود که در سفری به ایران پسربچهای را بهعنوان فرزندخوانده با خود میبرند. این پسربچه زمانی که ۲۵ سال سن دارد با اعتراف پدرخواندهاش پیش از مرگ، پی به حقیقت میبرد و تصمیم میگیرد تا به ایران برگردد. بخشی از این وقایع نیز در بستر عزاداری های ایام محرم میگذرد و رفت و برگشت مضمونی فیلم ذهن مخاطب را به خوبی با خود همراه میسازد.
“معصومیت از دست رفته” نگاهی به حوادث کربلا
یک داستان و شخصیت خیالی در بستر اتفاقی تاریخی. شوذب(امین تارخ)، خزانهدار کوفه بود که اوایل از محبان علی(ع) به شمار میرفت اما کم کم به دستگاه اموی پیوست و از عوامل حکومت شد. چنین شخصیتی در تاریخ وجود خارجی ندارد اما میرباقری به بهانه آن توانست اتفاقاتی را که قبل از فاجعه کربلا و بعدش در کوفه و دارالاماره این شهر میافتاد به تصویر بکشد.
شوذب عملاً نقشی در تغییر حوادث کربلا نداشت اما با بازی درخشان تارخ که خیلیها را یاد «شیخ حسن جوری» سریال سربداران و «ابن سینا»ی سریال بوعلی سینا میانداخت و گریم خیرهکننده «عبدالله اسکندری»، نقش باور پذیری شده بود.
فضای تله تئاتری و روایت در فضای بسته، ماجرای مال دوستی و ترس کوفیان را از ابن زیاد(داریوش فرهنگ) نشان میداد. تردید و دودلی شوذب که یار سابق علی(ع) بود و حالا میدید که ابن زیاد قصد جان پسر علی(ع) را کرده است چالش داستان تلقی میشد. شوذب اگر چه تلاش میکرد تا مانع فاجعه کربلا شود اما تمایل به مقامش و ترس از دست رفتن پستش باعث شده بود تا دستانش بسته شود. میرباقری کوشیده بود تا با ایجاد عشقی مثلثی بین سه دین، شوذب مسلمان، ماریای نصرانی(فریبا کوثری)، حمیرای یهودی(سارا خوئینیها) سرگردانی نقش اول سریال را تشدید کند.
سریالی ناتمام در صداوسیما/ “ثارالله” و عاقبتی نامعلوم!
تلویزیون در ابتدای دهه ۱۳۸۰ وارد ساخت سریالی به نام “ثارالله” شد که جزو کارهای ناتمام سازمان صداوسیما به شمار میرود. سریالی که کارگردانش شهریار بحرانی بود و تهیهکنندهاش محسن علیاکبری؛ این دو سابقه کارهای فراوانی برای تلویزیون داشتند که یکی از آنها سریالِ ماندگاری به نام “مریم مقدس” را پدید آورد.
جالب است در این سریال که بعد از ۸ ماه در زمان علی لاریجانی رئیس وقت سازمان صداوسیما (در بیابانهای یزد و اسفندماه ۱۳۸۱) کلید خورد، بازیگرانِ بزرگی همچون محمدعلی کشاورز نقش معاویه را قرار بود بازی کنند. جمشید مشایخی هانی بن عروه، اکبر عبدی ولید، عنایت بخشی عمر بن سعد، رویا تیموریان امالبنین، شهرام حقیقتدوست یزید و جعفر دهقان حرّ را بازی کنند. اما این سریال راهی به جایی نبرد و با تغییر رئیس سازمان و رفتن بودجه به سمتِ سریال “مختارنامه” و همینطور ساخت فیلم “ملک سلیمان” توسط شهریار بحرانی، پروندهای نیمه مختومه پیدا کرد.
محسن علیاکبری بعد از نافرجام ماندنِ سریال “ثارالله”، به سراغ “فرستاده” جواد شمقدری رفت. داستان این سریال به واقعه عاشورا اشاره مستقیم داشت. سلیمان بن ابی زرین فرستاده امام حسین (ع) به بصره، حامل پیامی از طرف امام به پنج تن از سران بصره بود که پس از ورود به بصره در منزل ماریه بنت عبدالقسین، یکی از دوستداران امام (ع)، اقامت میکند و در این میان با به شهادت رسیدن مسلم بن عقیل قصه حال و هوای دیگری پیدا میکند. این سریال با بازی حسین یاری، زیبا بروفه و محمود پاکنیت روی آنتن رفت و در زمان خودش مخاطبان پر و پا قرصی داشت .
سریال “غریبانه” از جمله سریالهای دیگر تلویزیون در ایام محرم به شمار میرود که سال ۱۳۸۳ روی آنتن رفت. این سریال را قاسم جعفری کارگردانی کرده بود. حسن جوهرچی، غلامحسین لطفی، حسن اسدی، مهدی سلوکی، پرستو گلستانی، علی منصوری، عزتالله مهرآوران و… در این سریال بازی کردهاند. غریبانه درباره رویارویی دو گروه وفاداران کربلا و فراموشکنندگان واقعه عظیم عاشوراست؛ افرادی که برای احیای حق و عدالت میجنگند و کسانی که قصد قربانیکردن عدالت، به خاطر مصالح شخصی خود دارند.
نمایش شهادت “طفلان مسلم” در تلویزیون
این سریال که محصول شبکه الکوثر- شبکه عربزبانان صداوسیماست – واضح و یادآور تعزیهای به همین نام بود. با اینکه کل ماجرای حضور دو پسر مسلم در کوفه و شهادتشان شاید چندان معتبر نباشد (چون گفته شده مسلم بن عقیل به تنهایی و با دو راهبلد از کورهراهی، راهی کوفه شد و در میان راه، آن دو راهبلد از تشنگی مردند و او به سختی خود را به شهر رساند) اما یاسینی سعی کرد از این فضا، سریالی تاریخی بسازد که به تبعیت از سریالهای میرباقری چاشنی عشق سلافه و غلام ابن حارث هم خط روایتی موازی به آن میبخشید.
«طفلان مسلم» با وجود ۹ بار بازنویسی و بازی مؤثر جهانگیر الماسی در نقش قاضی شریح، قاضی کوفه که نقش منفیاش خیلیها را یاد نقش منفیاش در پس از باران میانداخت، در مابقی نقشها دچار افت شد. شاید اوج این افت در شخصیتپردازی و قصهسازی برای ابراهیم و محمد، دو پسر مسلم بود که عدم همراهی مخاطب را در پی داشت و فضای بهشدت مثبتشان، باورپذیری در مخاطب را کاهش میداد.
سریال آخرین دعوت با شکلی متفاوت/ ماشین زمان!
سریالی که در ماشین زمان، زمان حال را به محرم ۶۱ پیوند داده بود و حسین سهیلیزاده سعی کرد از این تلفیق، فضایی متفاوت بسازد. یوسف (فرامرز قریبیان) نماینده سابق مجلس در جادهای بهطور اتفاقی سر از کوفه سال ۶۱ هجری درمیآورد. کوفهای که در آستانه میهمانکشی است. این فضا تقریباً شبیه همان فضایی بود که قریبیان در فیلم سفیر (۱۳۶۱/ فریبرز صالح) تجربه کرده بود. او آنجا نقش قیس بن مسهر سفیر امام حسین (ع) را بازی کرد که در کوفه غریبه بود و اینجا در آخرین دعوت هم نقش مردی غریبه در کوفه را بازی میکرد. سریال ۱۳ قسمتی سهیلیزاده برشهایی مداوم بین زمان گذشته، قصه یوسف در کوفه و زمان حال و تلاش نزدیکان یوسف برای پیدا کردن او بود.
“عصر روز دهم”؛ فیلمی که در کربلای امروزی تصویربرداری شد
در خلاصه داستان فیلم با نقش آفرینی هانیه توسلی و احمد مهرانفر آمده است: دکتر مریم شیرازی با گروهی از پزشکان هلال احمر برای کمک به مردم عراق عازم این کشور میشود و تصمیم به جستجو برای یافتن خواهر گمشدهاش میگیرد که… فیلم اگرچه در کربلای امروزی تصویربرداری شده و فیلمنامه لحظات دلنشین خاصی دارد، اما در روایت کلی توفیق چندانی در جذب مخاطب پیدا نکرد و فقط بهانهای برای بازگو کردن و یادآوری حماسه عاشورا بود.
بیشتر بخوانید:«مختارنامه» پخش میشود
“مختارنامه” و اثری ماندگار از میرباقری
مختارنامه پرهزینهترین سریال تاریخ تلویزیون ایران بود که با هزینه ۳۰ میلیارد تومانی به ماجرای قیام مختار ثقفی و خونخواهی قاتلان دشت کربلا پرداخت. میرباقری در آخرین تجربه سریالسازیاش برشی تاریخی از سال ۴۱ هجری تا سال ۶۷ هجری داشت؛ یعنی از صلح امام حسن (ع) با معاویه تا کشته شدن مختار.
در “مختارنامه” حدود نیم ساعت از صحنههای کربلا به تصویر کشیده شده بود که اکثرشان در بهار ۱۳۸۸ در روستای طرود در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شاهرود ثبت و ضبط شدند. صحنههایی مانند نماز ظهر عاشورا، پیوستن زهیربنقین به امام، شهادت وهب، که بعد از شهادت سرش را برای مادرش پرت میکنند و مادرش ام وهب آن را برمیگرداند، صحنه آب آوردن حضرت عباس(ع) و شهادتش که این آخری، سکانسی ۱۱ دقیقهای بود که به دلیل اعتراضات به نحوه نمایش علمدار کربلا هیچوقت پخش نشد تا نقشآفرینی کاوه فتوحی در نقش حضرت عباس(ع) دیده نشود.
با این حال عاشورا و تأثیر فاجعه کربلا در همه قسمتهای این سریال، هویدا بود و میرباقری که بارها نشان داده است در زمینه تولید آثار مذهبی و فاخر بسیار موفق است با جزئیاتی دقیق در دکور و اکسسوار و گریم که بیشتر از ۱۰ میلیارد تومان هزینه در پی داشت توانست پیچیدگی قومی و عقیدتی جهان اسلام و کوفه آن دوران را به نمایش بگذارد.
ضمن اینکه میرباقری با خلق شخصیتهای ماندگار مانند مختار (فریبرز عربنیا)، ابن زیاد (فرهاد اصلانی)، ابن سعد (مهدی فخیمزاده)، ابن زبیر (رضا کیانیان) و… نشان داد ید طولایی در خلق اینگونه شخصیتهای تاریخی دارد. “مختارنامه” با بیشتر از ۶۰ بازیگر اصلی، ۱۲۰ بازیگر نقش فرعی و دو هزار سیاهیلشکر اگرچه انتقاداتی در نحوه نمایش تصاویر کربلا به همراه داشت اما بازپخش آن و استقبال مجدد از سریال نشان میدهد این سریال توانسته مهمترین بار تلویزیون ایران را در بخش پرداخت به عاشورا بردارد.
“من و زیبا” فیلمی درباره مناسک عزاداری امام حسین(ع)
شبی سرد و بارانی، پیش از آنکه موسی (پرویز پرستویی) که مردی عرق خور و خوش گذران است به خانه برسد، همسرش راحله بر اثر درد زایمان جان میسپارد. موسی در تمام عمر فکر میکند که باعث مرگ راحله شده است. او تمام وجود و عشق خود را پای جعفر (شهاب حسینی) ، تنها یادگار راحله میریزد. اما ماجرا به همین جا ختم نمیشود و فیلم با اجرای تعزیه به عنوان یکی از مناسک عزاداری امام حسین (ع) گره میخورد و توسل به این حضرت، شخصیتی از موسی به ما نشان میدهد که توبهای واقعی کرده و خدا از او پذیرفته، اما مردم روستا نمیپذیرند و …
پرویز پرستویی، شهاب حسینی و دریا آشوری در فیلم سینمایی «من و زیبا» ایفای نقش کردهاند و با توجه به سادگی و روانی فیلم تا حدود زیادی مضمون اثرپذیری برای مخاطب همراه داشت.
“رستاخیز”؛ فیلمی که رنگِ پرده سینما را ندیده!
در ادامه مسیری که بیشک داوود میرباقری پرچمدار آن است، احمدرضا درویش نیز فیلم سینمایی “رستاخیر” را ساخت فیلمی تاریخی و پرهزینه است که به واقعه کربلا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش پرداخته و از زمان مرگ معاویه تا روز عاشورا و کشته شدن امام حسین (ع) را روایت میکند.
داستان “رستاخیز” درباره حماسه عاشورا است که با روایت داستان فرزند «حربن یزید ریاحی» آغاز میشود و به قیام امام حسین (ع) و حوادث روز عاشورا میپردازد. این فیلم همزمان با برگزاری سیودومین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و با موانعی برای اکران روبرو شد که هنوز هم این فیلم رنگِ پرده را به خود ندیده است.
البته در این مسیر سریالهای اپیزودیکی مثل “شاید برای شما هم اتفاق بیفتد” و برخی از کارهای دیگری همچون “بوم و بانو” سعید سلطانی، “زمین گرم” سعید نعمتالله، “هاتف” و “پناه آخر” داریوش یاری هم جسته و گریخته ساخته شدند اما هیچوقت نتوانستند ماندگاری برخی از آثار مثل “مختارنامه” و “شب دهم” را پیدا کنند. این روزها سریالهای الف ویژهای مثل “سلمان فارسی” به کارگردانی داود میرباقری جلوی دوربیناند و موسی(ع) هنوز بعد از این همه سال در تحقیق و پژوهش به سر میبرد و کماکان در میانِ این همه سریال متوسط و نیمه متوسط و تجملِ در نمایشخانگی، سیما و سینما در برهوتِ آثار عاشورایی به سر میبرد.
چرا سریال “ثارالله” ناتمام ماند؟
محسن علیاکبری از تهیهکنندگان سینما و تلویزیون پرده از علت توقف سریال امام حسین(ع) با نامِ “ثارالله” برداشت و میگوید: نظر مراجع و علما بود که به زندگی ائمهاطهار مستقیم پرداخته نشود و این فتوا زمانی آمد که میخواستیم این سریال را کار کنیم و در ادامه راه ناتمام باقی ماند. قرار بود این سریال ۳۰ قسمتی شود و نزدیک به ۴۰ دقیقه فیلمبرداری مفید داشتیم. تمام سینمای ایران در این سریال حضور داشتند از استاد علی نصیریان و عنایت بخشی و جعفر دهقان گرفته تا بسیاری دیگر. وقتی کار متوقف شد همه ناراحت شدیم و بسیار هم پیگیری کردیم.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید