کد خبر : 2722
تاریخ انتشار : شنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۹:۲۹

سلبریتی‌ها می‌توانند درباره «جمعیت» صحبت کنند؟

سلبریتی‌ها می‌توانند درباره «جمعیت» صحبت کنند؟

بارها دیده شده در برخی از برنامه‌های تلویزیونی یا رسانه‌ای، سلبریتی‌هایی آمدند درباره فرزندآوری و تشکیل خانواده صحبت کردند یا مجردند و یا چند صباحی دیگر خبرهای مربوط به طلاق‌شان در فضای‌مجازی دست به دست می‌شود.

به گزارش اختصاصی ایران‌ فیلم پرس، امروز تلویزیون 17 ساعت از کنداکتور برنامه‌هایش در شبکه سلامت را به روز ملی جمعیت و فرزندآوری اختصاص داد. روزی که بسیار مهم است و باید کارهای ارزشمند و تأثیرگذاری در این راستا ساخته و پرداخته شود.

 

چند درصد از کارهای ما فرزندآوری و ازدواج را به صورت درست نمایش می‌دهد و چند درصد به ازدواج و فرزندآوری حمله می‌‌کنند. اما این نکته همیشه مهم بوده و حتی بعضاً مورد انتقاد برخی از کاربران اجتماعی هم قرار گرفته است.

 

چرا باید سلبریتی که به مجردی‌اش می‌بالد در برنامه‌ای خانوادگی دعوت بشود و حرف از خانواده بزند؟

البته بیشتر حرف‌هایشان القای ناامیدی در جامعه است و همه‌چیز را پایان دنیا می‌دانند. واقعاً چرا باید مجری تلویزیونی که خودش متأهل نیست برنامه‌ای خانوادگی اجرا کند؟ این‌ها همه جزو دغدغه‌های کارشناسان و روانشناسان اجتماعی و توقعاتی است که از تلویزیون به عنوان رسانه ملّی دارند.

 

البته در دوران مدیریتی جدید کمتر شاهدِ چنین مواردی بوده‌ایم و کسانی را در آنتنِ تلویزیون خصوصاً به عنوان مجری برنامه «اعجوبه‌ها» دیده‌ایم که در بحث خانواده و ارتباط با فرزند حرف‌هایی برای گفتن دارد که مخاطب می‌تواند با آنها همذات‌پنداری کند.

 

بیشتر بخوانید:حال فردوس کاویانی خوب نیست

 

اما چه کارهایی درباره جمعیت و فرزندآوری شده که برخی از آنها جریان‌ساز هم شده است.

یادمان نمی‌رود «کلبه عموپورنگ» که در راستای سیاست‌های کلی جمعیت ساخته شد و در ادامه به «بچه‌محل» رسید که بحث فرزندآوری را به اوج خودش رساند.

سریال‌هایی مثل‌ِ “نون‌خ”، “پایتخت” و حتی “دودکش” هم به خانواده، ازدواج و فرزندآوری اعتقاد ویژه داشت. البته شاید این انتقادها بیشتر به سمتِ نمایش‌خانگی برود.

 

“خجالت نکش” یکی از نمونه‌های موفق کمدی سینمایی است که چند سال قبل در سینماهای کشور اکران شد و چندباری هم از تلویزیون پخش شده است. در یکی دو سال اخیر برنامه‌های تلویزیونی هم که براساس این سیاست طراحی شده، به‌لحاظ کمی رشد داشته است.

 

نکته جالب اینکه این برنامه‌های خانواده، دیگر قالب خشک و روتین گذشته را هم ندارند. این‌گونه نیست که یک مجری و کارشناس خانواده روبه‌روی دوربین بنشینند و در موضع تربیت فرزند و اصلاح رفتار در خانواده صحبت کنند. در کنارِ کودک‌شو و مامان‌ها، مسابقه «خودمونی» به شکل رقابتی وارد بحث ترویج فرهنگ خانواده، ازدواج و فرزندآوری شد.

 

«کودک‌شو» که به چند فصل رسید و این روزها فصل جدید آن با اجرای پژمان بازغی روی آنتن است. تهیه‌کننده این برنامه درباره تأثیرگذاری “کودک‌شو” به مثالی اشاره کرد که جالب بود. او می‌گفت زوج‌هایی در برنامه داشتیم که قبلاً به این نتیجه رسیده بودند که باید جدا شوند و بعد پشیمان شده بودند و حالا فرزند دارند.

 

به نظر می‌رسد تلویزیون باید به سمتِ ساخت آثار نمایشی با این مضمون و برنامه‌هایی که خیلی شعاری نباشد، برود. اما در برخی از آثار نمایشی خصوصاً در شبکه نمایش‌خانگی بارها شاهدِ حمله به خانواده و حوزه جمعیت و فرزندآوری بوده‌ایم.

 

شاید هیچ‌وقت به اندازه این روزها که در شبکه نمایش‌خانگی یا سینما از دیدن سکانس‌ها و پلان‌های آن سریال یا فیلم خجالت می‌کشیم، آن‌قدر فضاهای خارج از عرف در آثار نمایشی‌مان نبود. الان برخی سریال‌ها را نمی‌توان خانوادگی دید و هم فیلم‌ها را.

 

رقص و سیگار کشیدن زنان و لباس‌ها و دیالوگ‌های آنچنانی، تابویی بود که رفته رفته شکسته شد؛ وقتی گفتند این‌ حرکت‌ها اروتیک نیست بلکه حرکت‌های بفروشانه‌ای است!
از موقعی ضربه مهلکی به ساختمان خانواده در سینما و تلویزیون وارد شد که سازندگان اعتقاد داشتند از فلان بازیگر، دیالوگ و موقعیت استفاده می‌کنند تا دیده شوند یا در سینما فروش بالایی داشته باشند.

خنده خنده، فرهنگ خانواده از دنیای تصویر کنار رفت.

 

قبلاً اهالی فرهنگ و هنر هم برای خودشان جایز نمی‌دانستند از ناکامی‌ها و شکست‌های خانوادگی‌شان بگویند و آنقدر حوزه خانواده در محجوریت و غربت قرار بگیرد. چرا که انزوای خانواده در سینما و تلویزیون به ضررِ فرهنگ جامعه است.

 

این اتفاق زمانی افتاد که تیکه کلام‌های مضحک و ناراحت‌کننده سینمایی‌ها و ضداخلاقی‌های سریال‌های خانگی و البته فقدان توجه درست به خانواده در سریال‌سازی و برنامه‌سازی‌های تلویزیونی سرمنشأ اصلی و کانون توجهات مخاطبین قرار می‌گیرد. مقصر و جلودار این ذائقه‌سازی‌های غلط، بدون شک مدیران عرصه فرهنگ بوده‌اند و کماکان هستند.

 

دو دهه قبل در پایِ تلویزیون سریال‌های خانوادگی می‌دیدیم و امروز بیشتر خانواده‌ها سریال‌ها را دیگر خانوادگی نمی‌بینند، البته سریال‌ها هم مثل گذشته خیابان‌خلوت‌کن نیست و برای کودک تا میانسال مثل دو دهه قبل، حرفِ گفتنی ندارد.
امروز همه گرفتارِ هیاهوی رسانه‌ای بدون محتوا هستند و روز به روز بر غربتِ خانواده افزوده می‌شود. البته به ذائقه و سلیقه بیشتر خانواده‌ها هم نباید ایراد گرفت چون دهه 70 و 80، تلویزیون سریال‌های مطلوب و قابل دیدن به صورت جمعی زیاد داشت و الان دست خالی‌اش را بارها نشانِ مخاطب می‌دهد.
از طرفی مخاطب آن دوران مثل الان گزینه‌های متنوع نداشت؛ مخاطبان آن زمان فرهنگ‌شان فرهنگ تعریف شده‌ای بود که در آثار هم به آن‌ها اشاره می‌شد. کاراکترهای سینمایی به خصوص تلویزیونی مخاطب را با محتوا و فضای کارشان نسبت به خانواده و جمع خانوادگی تشویق می‌کردند و امروز کمتر از این‌ خبرها می‌شود.
دیگر سریالی مثل “خانه سبز” ساخته نمی‌شود که در آن به صورت برجسته بگوییم هوای همسایه‌مان را داشته باشیم به هم کمک کنیم و صمیمیت داشته باشیم. مهارت‌های ارتباطی میان فرزندان را با پدر و مادر آموزش دهیم نه اینکه آنقدر سرگرمِ ساخت دکور و لوکیشن و سلبریتی و سلبریتی‌بازی شویم.