بزرگداشت مردی که از آوینی یادگرفت تا جان دارد کار کند
گروه: سینما | کد خبر: 32708 | ۳۰ آذر ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۷
در حاشیه هفدهمین دوره جشنواره سینماحقیقت از اصغر بختیاری مستند ساز پیشکسوت و یار شهید آوینی تجلیل شد.
به گزارش ایران فیلم پرس، دومین بزرگداشت از هفدهمین دوره جشنواره سینما حقیقت به اصغر بختیاری مستند ساز پیشکسوت و یار شهید آوینی اختصاص داشت.
در ابتدای این مراسم محمد حمیدیمقدم روی سن آمد و گفت: قاعده ما این است که در طراحی بزرگداشتها به سابقه هنری فرد نگاه میکنیم؛ معمولا میگویند که بزرگداشت برای میانسالی به بعد است و من با این هم مخالفم. ما سه سالی است از افرادی که در مستند دفاع مقدس فعالند و مربوط به بخش جایزه آوینی هستند
وی ادامه داد: تقدیر امروز ما از معرفت است، معرفت بالاتر از هنر است، افراد با معرفت همیشه پای کار هستند و از مسائل شخصی عبور میکنند و به از خودگذشتی میرسند. سال گذشته قصد داشتیم از آقای بختیاری تقدیر کنیم اما به ایشان در بخش دیگری و در داوری آثار بخش شهید آوینی نیاز داشتیم و این تقدیر را یک سال عقب انداختیم.
حمیدیمقدم بیان کرد: صبوری تحمل رنج و مقاومت برای شکوفایی مهم است، جوانان پرشوری داریم اما ریشه این درخت و گذشته بسیار مهم است.
دبیر جشنواره سینماحییقت تصریح کرد: امسال بهترین دوره و سال استثنایی سینما حقیقت در فرم است اما اینها تمام میشود و این گذشته و ریشه است که میماند. روایت فتح مستندی است که برای هرکس که بخواهیم از دفاع مقدس حرف بزنیم قابل استناد است.
وی در پایان افزود: باید هر چند سال یکبار از این عزیزان تقدیر کنیم و به نسل جوان یادآوری کنیم که بزرگان این عرصه چه کسانی هستند.
در ادامه مستند کوتاهی از زندگی اصغر بختیاری و همراهی او با شهید آوینی پخش شد.
قاسم بخشی یار گذشته شهید آوینی و اصغر بختیاری گفت: آقا مرتضی راجع به محورهای کاری تصمیمگیری و خط دهی میکرد؛ روزی مرا صدا زد و گفت امروز یکی اومده از بچههای شهرری مدتی باهم برید و ببینید چند مرده حلاجه!
وی ادامه داد: دید هنری و نظم در مستندسازی از قوانین مهم و جدی شهید آوینی در مستندسازی بود.
وی در ادامه به بیان خاطرهای از همراهی با اصغر بختیاری پرداخت.
بزرگداشت، حق اصغر بختیاری است
در ادامه پرویز رمضانی، صدابردار «روایت فتح» به روی صحنه آمد و گفت: شهید آوینی بعد از عملیات «کربلای ۵» تصمیم بر آن شد تا از بچههای جنگ برای هنر جنگ استفاده کنند. من و اصغر بختیاری دو نفر از سه نفری از گردان سیدالشهدا بودیم که به گروه پیوستیم.
او بعد از بیان خاطرهای از روزهای دفاع مقدس گفت: از مسئولان برگزاری این مراسم تشکر میکنم. این حق اصغر بختیاری است. یادم است زمانی که در فکه کار میکردیم، شهید آوینی می گفت من دستیار ۲ خداوند هستم. زمانی که آموزش ما تمام شد تقسیم شدیم برای کار کردن. من بیشتر با آقای پیرهادی همسفر میشدم و کار یاد میگرفتم.
رمضانی گفت: من همواره صدابردار بودم و هیچگاه صداگذاری نکردم. آخرین صدابرداری من هم در برنامهای مربوط به سردار شهید حاج قاسم سلیمانی بود.
او در ادامه به بیان خاطره دیگری از شهیدآوینی و اصغر بختیاری پرداخت. او گفت: شهدا، شهید هستند و بعد به شهادت میرسند. یادم هست مرتضی آوینی قبل از شهادتش انگشترش را به اصغر بختیاری بخشید. حتی از شهید آوینی عکسی هم قبل از شهادتش هست که بوی شهادت میداد و خود شهید میدانست و ما نمیدانستیم و همچنان بعد از رفتنش دل ما غزه است.
افتخار میکنم که فیلمبردار اصغر بختیاری بودم!
سپس نوبت به مرتضی شعبانی رسید که روی صحنه آمد و گفت: امشب برای من شب بسیار خوبی است و خدا محمد حمیدی مقدم را خیر بدهد که چنین شب خاطرهانگیزی را برای ما رقم زدند. من افتخار میکنم به این که تا مدتها فیلمبردار اصغر بختیاری بودم. به اعتقاد من حضور ایشان سر هر صحنهای حال و هوا را متفاوت میکرد.
مرتضی شعبانی نیز خاطرهای مشترک با اصغر بختیاری و شهید آوینی تعریف کرد.
او ادامه داد: افتخار میکنم که بیش از ۳۷ سال است که با اصغر بختیاری رفیق هستم و از او درس اخلاق یاد گرفتم. امیدوارم عمر باعزتی و سرشار از سلامتی داشته باشند.
سپس ویدئویی از پشتصحنه مستند «شهری در آسمان» پخش شد.
مومن، انقلابی و پای کار
سپس محمدیاشار نادری، مدیرعامل بنیاد «روایت فتح» به روی صحنه آمد و بعد از تجدید یاد شهید آوینی و حاج قاسم سلیمانی و گرامی دانستن یاد بسیاری از مستندسازان و هنرمندان درگذشته گفت: چند گروه از افراد در جریان انقلاب حضور دارند. برای مثال برخی از افراد مومن هستند و مشغول عبادت و نمازگزاری هستند. گروهی دیگر مومن و اهل تقوا و در عین حال انقلابی هستند و پای سفره انقلاب مینشینند و مشارکت میکنند. گروه سومی هم هستند که مومن، انقلابی و پای کار هستند. گروه چهارم مومن، انقلابی، پای کار و عازم هستند و در معرکه و بزنگاه عازم هستند.
او ادامه داد: حاج اصغر بختیاری، مومن، انقلابی، پای کار و عازم است. شخصیت اصغر بختیاری از اندازه دهان من بزرگتر است. او فولاد آبدیدهای است که در شرایطی که انسان را تحتتاثیر قرار میدهد چون فولادی آبدیده مقاوم است و شکل و فرمش تغییر نکرده و تحت تاثیر هیچ چیزی قرار نمیگیرد.
نادری گفت: خداراشکر که «روایت فتح» همواره رویش داشته و انسانها در آن میروییدند. روایت فتح یک جریان فکری است که به برکت بذرهایی که در گذشته کاشتهاند، امروز میوهشان را میچینیم. یاسر انتظامی ۱۰۵ قسمت تاریخ شفاهی روایت فتح را با خون دل ساخت که اتفاق مبارکی است برای فهم نسل بعد از قصه شهیدانی که در این راه خونشان ریخته شده است. دست ادب بر سینه گذاشته و از حسن سلیقه عوامل جشنواره برای انتخاب درست اصغر بختیاری تشکر میکنم.
سپس، محمد حمیدی مقدم، دبیر جشنواره و دیگر مهمانان از سید صالح موسوی، رزمنده حاضر در سالن تقدیر به عمل آوردند.
صالح موسوی گفت: من به عشق آقای بختیاری اینجا آمدهام و از محمد حمیدی مقدم بابت برگزاری این برنامه تشکر میکنم.
حمیدی مقدم گفت: این برنامه ناگهانی شد و به زعم من کار قضا و قدر است. مفتخر هستیم که میزبان شخصی چون صالح موسوی هستیم.
در ادامه ویدیویی از فیلمهای روایت فتح پخش شد.
اصغر بختیاری، اولین نامی که به ذهن میرسد
سپس احسان محمد حسنی، مدیر سازمان اوج، به روی صحنه آمد و گفت: در بزرگراه مدرس شمال به جنوب بودم که سال ۹۶ حاج قاسم سلیمانی به من زنگ زدند و خواستند درباره یک شهید مستند بسازند. اولین اسمی که آن لحظه به ذهن من رسید که این کار را انجام بدهد، اصغر بختیاری بود.
او با بیان خاطرهای از اصغر بختیاری و شهید آوینی ادامه داد: برای من و نسل من، اصغر بختیاری و همکارانش چراغهای روشنی هستند که در دوره و زمانه ای که ضد انقلاب سازی و لجبازی ها هست، می درخشند تا ما راه انقلابمان را گم نکنیم. حالا خیمه بزرگ انقلاب چتری شده که افراد نمیخواهند از پناه حفاظت آن کنار بروند و در این راه افرادی چون اصغر بختیاری نقش والایی دارند. ان شالله که راه را با حضور این عزیزان گم نکنیم.
سپس محمد حمیدی مقدم، محمد یاشار نادری و مصطفی شوقی برای اهدای نشان بزرگداشت به اصغر بختیاری روی صحنه آمدند. صالح موسوی نیز به روی صحنه آمد و با تعریف یک خاطره از روایت فتح، نشان را به اصغر بختیاری اهدا کرد.
سپس مهمانان به روی صحنه آمدند و عکسی به یادگار ثبت کردند.
تا جان در بدن دارم کار خواهم کرد
درپایان نوبت به اصغر بختیاری رسید و روی صحنه آمد و با خواندن غزلی از سعدی شیرازی گفت: بیاغراق، برگزاری مراسم بزرگداشت برای من خیلی سخت بود. در سال ۷۲ وقتی به سمت فکه میرفتیم، هیچکس شهید آوینی را نمیشناخت و ما با کمترین تجهیزات در زمین فوتبالی در خرمشهر فیلمبرداری میکردیم و من بهعنوان مدیرتولید بسیار ناامید بودم از این که کسی با ما مصاحبه نمیکند. به شهید آوینی گفتم کاش به تهران برگردیم.
او ادامه داد: اما شهید آوینی به من گفت «اصغر، تنها یک مادر شهید اگر من را دعا کند برایم کافی است.». جایی که در آن روزها اقامت میکردیم، وضعیتی بسیار بغرنج و سخت بود. فیلمهای شهید آوینی جان دارد و زنده هستند و شاهد نماز شب خواندنها و متنهایی بودم که مینوشت. من از او یاد گرفتم که پای انقلاب اسلامی، نظام و جمهوری اسلامی بایستم و تا جان در بدن دارم کار کنم.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید