بهرنگ ملک محمدی: ما حق داریم از معلمهایمان انتقام بگیریم؟
گروه: تیتر دو , نمایش خانگی | کد خبر: 46477 | ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۵۰
بهرنگ ملک محمدی مدیر گروه تولیدات اجتماعی، در صفحه شخصیاش متنی درباره سکانس وایرال شده سریال افعی تهران نوشت.
به گزارش ایران فیلم پرس، بهرنگ ملک محمدی در صفحه شخصیاش نوشت: اول از همه بگویم از سکانس وایرال شده سریال افعی تهران بسیار بدم میآید. این را به تهیهکننده کار که دوست خوب ماست و اتفاقا آدم دغدغهمندی است هم گفتهام. اما در چند روز گذشته بسیار به این موضوع فکر کردهام. هم از جایگاه کسی که در سریالسازی مسئولیتی کوچک دارد و هم از منظر کسی که خودش سه سال در دوران دانشجویی معلمی کرده است. شغلی بینهایت جذاب و عاشقانه. دردناک اما این که در همین چند روز در مقابل پرسش من درباره این که آیا این سکانس را دوست داشتید یا نه دوستانی بودند که خاطراتی مشابه داشتهاند! و یا حداقل به شکل جدی به آن فکر کردهاند و البته من معتقدم همه ما به این انتقام فکر کردهایم. از معلمهایی که دوستمان نداشتهاند یا دوستشان نداشتهایم. اما آیا ما سوای قانون از منظر اخلاق حق انتقام داریم؟ آیا این سکانس یا آثار مشابه باعث تنبه و به فکر فرو رفتن معلمهایی میشود که مثلا دانشآموزان را تنبیه میکنند یا منجر به آنارشیسم میشود؟
معتقدم این سکانس یا سکانسهای مشابه مبنای هنری و اخلاقی ندارد و هدفش وایرال شدن است. بازیگر این سکانس البته در فیلم سینماییاش هم همین نگاه را دارد. نگاه همراه با تنفر و تمسخر به معلمهای دههای که ما کودک یا نوجوان بودیم. دوره ای که هم معلم بد داشتیم و هم معلم خوب و مهربان و آیا به یک اندازه به آن پرداختهایم؟ حتما نه. آیا گفتهایم با معلم های خوب وشریف چه کردهایم؟ حتما نه. سوای یک مشت جشن مرسوم هر سال برای معلمها چه کردهایم؟ آیا گفتهایم از صندوق دخیره آنها میلیاردها پول برداشتهایم و سریال ساختهایم و بعدش هم با پررویی گفتیم نمیدانستیم و اگر بفهمیم پول اشکال داشته آن را پس میدهیم و ندادیم و یک آب هم روی شرافت نداشته خوردیم! به گمانام این سکانس تحقیر آدمی است که سعی میکند گناهش را فراموش کند. البته که اعلام جرم کردن و شکایت و این داستانها را هم حتما نمیفهمم. به گمانام راهکار مواجهه با یک اثر هنری مثل این سریال نه شکایت که واکاوی چرایی این نگاه است. حتما وزارت خانه مطبوع باید به فکر چاره ای اساسی باشد، برای نیروهایش، برای معاششان، برای آرامش روح و روان کسانی که نسل های بعد خود را می سازند.
راهکار به گمان ام کار فرهنگی است و البته بارها شنیده ایم که پول عمده این وزارت خانه برای حقوق می رود و کاش یکبار برای همیشه دولت ها بفهمند این وزارت خانه آن قدر مهم است که می تواند ایران جدیدی بسازد.ایرانی بر مبنای عشق و احترام . به قشنگی همان گل رزهایی که که از جلوی دبستانمان در پایگاه هوایی شیراز می چیدیم تا به معلم هایمان هدیه بدهیم.چه عطری داشت آن گل ها..
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید