نگاهی به سریال “نیوکمپ”
گروه: تیتر دو , نمایش خانگی | کد خبر: 7693 | ۲۸ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۴:۵۶
کارشناسان درباره سریالهای نمایش خانگی معتقدند: «در این سریالها ارتباطات زوجین در پایینترین کیفیت قرار دارد که عمدتاً با پنهانکاری، دروغ و خیانت همراه است. طراحی صحنههای با قوه زیبایی اغراقآمیز و درونمایه به ظاهر عاشقانه مانند آنچه در روابط زن و شوهرهای سریال همگناه، دل، زخم کاری و غیره مشاهده میشود، باعث دگرگونی ارزشها و باورهای خانواده اصیل شده است و به مرور مغز جامعه را به سمت روابط غیرواقعی و عشق سیال سوق میدهد.»
به گزارش ایران فیلم پرس، برخلاف نگاه عامیانه به آثار هنری، برخی از کارشناسان بر این باورند که ایدئولوژیکترین آثار، آثاری هستند که در نگاه نخست در بخش سرگرمی جای میگیرند، مراد هواداران این نظریه این نیست که سرگرمی خود به خود چیز بدی است، یا محل اشکال است، بلکه اگر به مخاطب آگاهی داده نشود که به هنگامه تماشای آثار عامه پسند، دارد چه چیزی را میبیند ممکن است هیچگاه متوجه تاثیرات این موضوع نشود.
آنان معتقدند؛ در این نوع آثار چونکه مخاطب باور ندارد با اثری ایدئولوژیک مواجهه است بیشترین تاثیر ایدئولوژیک را از اثر هنری میگیرد. موجی که چند ترانه سخیف یکی از خوانندهها در مدارس ایران به پا کرد، آشکارا نشان میداد که خانوادهها از آنجایی که گمان میکنند این ترانهها عامه پسند هستند و اثر خاصی نمیگذارند با شنیده شدن آنها از سوی فرزندانشان مشکلی ندارند و از این رو است که سرانجام ترانهای که در ترویج شرارت است در برخی از مدارس به همخوانی جمعی میرسید.
بیشتر بخوانید: اشتباه کردم دخترم را وارد بازیگری کردم!
احتمالا مخاطبان این موضوع را شنیدهاند که در بین پلتفرمهای نمایش خانگی، «فیلیمو» همچون یک سوپر مارکت عمل میکند، چراکه بدون اینکه توجه چندانی به کیفیت آثار داشته باشد، با هر ژانر و هر شکلی از سریال سازی همراه میشود تا مخاطب بیشتری را جذب کند. البته تنوع ژانر به معنای رایج میدان تخصصی سینما و سریالسازی نیست، بیشتر معطوف به تولیدات متنوعی است که عموما تلاش میکنند عامه پسند باشند و مخاطبان بیشتری را جذب خود کنند. در این گزارش تلاش خواهد شد نشان دهیم که سریالهایی چون «نیوکمپ» از چه نوع زیبایی شناسیای برخوردارند و بازار چگونه زیباییشناسی خاص خودش را خلق میکند. از همین منظر تلاش خواهد شد برای مخاطبان سامانه فارس من نیز روشنگریای بیشتری درباب سریال نیوکمپ صورت بگیرد.
*«نیوکمپ» چگونه ساخته شده است؟
«فیلیمو» میگوید با تکیه بر گزارشهایی که تهیه کرده (احتمالا منظور نظرسنجیهای اینترنتی برخی سایتها درباره بازیگران حاضر در سریالها و رئالیتی شوها است)، سریال تازهای به اسم «نیوکمپ» را ساخته است. یعنی چه؟ این پلتفرم نویسنده و کارگردان و بازیگرانی را دورهم جمع میکند که بر اساس گزارشهای خود، از محبوبیت مردمی بالایی برخوردار هستند و طبیعتا این تصور پیش میآید که گردآوری اکیپی از محبوبهای مردمی، خروجی خوبی خواهد داشت.
نیوکمپ هم با همین فرمول ساخته شده، از نویسنده آن که بابک کایدان است و چندین بار با منوچهر هادی همکاری (کارگردان سریال) داشته تا گروه بازیگری آن که به واسطه برنامههای همین VODها، بر سر زبانها افتادند و تبدیل به ستاره شدند. در کل آشکار است که یکی به خاطر دیده شدنش در «جوکر» انتخاب شده است، دیگر به واسطه حضور در «پدرخوانده» و آن دیگری به واسطه مجریگری در «شب آهنگی» و… در نهایت مبتنی بر یک فیلمنامه یک خطی که به زعم کارشناسان به خروجی چندان مطلوبی نرسیده است.
در سامانه «فارس من» خبرگزاری فارس، کمپینهای متعددی درباره این سریال شکل گرفته است. کمپینی با موضوع «سریال خانگی «نیوکمپ» بازبینی شود» به راه افتاده است، در این کمپین آمده این سریال ترویج سبک زندگی غربی و مغایر با هویت ایرانی است. «لزوم نظارت بر محتوای سریال خانگی نیوکمپ» کمپین دیگری است که همین موضوع را دنبال کرده است. علاوه بر تاکید بر نظارت و بازبینی دوباره «نیوکمپ» کمپین دیگری با عنوان «برخورد جدی با قبحشکنیهای فیلیمو» از دستگاههای فرهنگی کشور خواسته است که با جدیت تمام در مقابل قبحشکنی و ترویج فساد در شبکههای خانگی از جمله در بستر فیلیمو برخورد قاطع و بازدارندهای داشته باشند. «نه به مفاهیم ضداخلاقی در سریالهای شبکه نمایش خانگی» و «بر دیالوگ و فیلمنامههای سریالهای شبکه خانگی نظارت شود » از دیگر کمپینهایی است که به تازگی برای تاکید بر نظارت بر پلتفرمها شکل گرفتهاند.
*درباره کارگردان «نیوکمپ»
منوچهر هادی نامی آشنا برای مخاطبان تلویزیون، سینما و بخصوص شبکه نمایش خانگی است. نامی که البته مخاطب را یاد آثار فاخر و ارزشمند نمیاندازد بلکه نام هادی در چندسال اخیر با آثار سخیف و متأسفانه پرفروش عجین شده است. هادی بعد از ساخت چند فیلم اجتماعی همچون «یکی میخواد باهات حرف بزنه» که مورد توجه منتقدان هم قرار گرفت به سراغ ساخت فیلمهای طنز رفت که آثارش جزو پرفروشترین فیلمهای سینمای ایران در دهه 90 است.
«من سالوادور نیستم»، «آینه بغل» و «رحمان 1400» فیلمهایی هستند که هر کدام فروشهای بسیار بالایی داشتند. منوچهر هادی، سال ۹۵ با سریال «عاشقانه» ورود پرسروصدایی به شبکه نمایش خانگی داشت و از آنجایی که این سریال متناسب با سلیقه مخاطب عام ساخته شده بود با موفقیت و استقبال مخاطب به پایان رسید. یک سال پس از تجربه ناموفق سریال «دل»، این کارگردان سریال «گیسو» را جلوی دوربین برد که این سریال نیز به دنبال ریتم کند و روند بیاتفاق سریال، مانند «دل» نتوانست رضایت مخاطبان را جلب کند و انتقادات زیادی را به دنبال داشت.
هادی بعد از شکست ملودرامهای عاشقانه نمایش خانگی دوباره به سراغ همان سبک فیلمهای به اصطلاح کمدی سینمایی خود رفت نتیجه آن سریال«نیسان آبی» شد.
وی اکنون سریال «نیوکمپ» را در حال پخش از پلتفرم فیلیمو دارد.
جغرافیای فیلمهای هادی تا قبل از «نیسان آبی» فضایی لوکس و لاکچری با عمارتهای باشکوه و مجلل و شخصیتهایی با رفتارهای غالبا خلاف عرف و اخلاف بود. ثروت و رفاه فراوان و زندگی لوکس شخصیتها در تک تک فریمها موج میزد و مخاطب با دیدن این حجم از رفاه و آسایش از طرفی و روابط آزاد و بی در و پیکر شخصیتها از سوی دیگر میپنداشت با آدمهایی مواجه است که در ناکجا آباد زندگی میکنند و فقط زبان آنها فارسی است.
در دوتجربه اخیر هادی یعنی «نیسان آبی» و همین «نیوکمپ» فیلمساز جغرافیای داستانهایش را تغییر داده و به سراغ قشر ضعیف و فقیر رفته است اما به نظر میرسد او به اوضاع زندگی دهکهای پایین جامعه نیز اشراف ندارد و از خانه و زندگی قشر کمبضاعت تنها صحنههایی بیقاعده و نامنظم را به تصویر میکشد.
*داستان «نیوکمپ»
«نیوکمپ» داستان خانواده سرچشمه است که هنگام تماشای بازی ایران و آرژانتین در جام جهانی اخیر، بعد از گل لیونل مسی پدربزرگ خانواده سکته و فوت میکند، ادامه داستان تلاش اعضای این خانواده برای گرفتن غرامت از مسی است. ایده اولیه سریال جذاب است اما «نیوکمپ» از شاخصههای آثار منوچهر هادی که اساس و پایه آن ابتذال است پیروی میکند!
«نیوکمپ» فیلمنامه مستحکمی ندارد و سریال ملغمهای از موقعیتهای کشدار و بیربط به خط اصلی داستان است که سعی دارد به هر طریقی شده تماشاگر را بخندانند. آرش پارساپور _منتقد سینما_ در نقد سریال «نیوکمپ» میگوید: «کارگردان و عوامل به ریش مخاطب میخندند، آنها با گردآوری یک گروه بازیگری و یک نیم خط داستانی، سریالی میسازند که هیچ محتوایی ندارد و در جامعه غمگین ایران دیده میشود. آنها مخاطبین خود را با اثری سرگرم میکنند که رسما توهین به شعور مخاطب خود میکند و سطح سلیقه مردم را پایین نگه میدارند.»
در واقع «نیوکمپ» درباره خانواده فقیری است که هر کدام به مشاغل سیاه و کاذب اشتغال دارند؛ پسر بزرگ خانواده سیاهی لشکر است، پسر کوچکتر در کار قمار و شرط بندی در بازیهای فوتبال، مادر خیارشور میفروشد و پدر هم بیکار و علاف فقط جدول حل میکند. تمام اعضای خانواده سرچشمه بعنوان نماینده قشر فقیر همچون شخصیتهای «نیسان آبی» دچار نوعی بلاهت هستند. بلاهتی که انگار با فقر همنشین است و هادی سعی میکند این پیام را مخابره کند که فقیر بودن مساوی با بلاهت و لودگی است.
به زعم برخی از کارشناسان: «وقتی که نگاه به هنر، صرفا مبتنی بر فروش، سرگرمی و تفریحی باشد و اندیشه و ارزشها جایگاهی نداشته باشند، گرایش به آثار مبتذل و سخیف مخصوصا در حرفه فیلمسازی بیشتر میشود. البته سینما و سریالسازی در هر حال میبایست موضوع سرگرمی و جذابیت برای مخاطبان را در نظر بگیرند، تا بتواند لحظات مفرحی برای مخاطبان رقم بزنند اما وقتی کل دغدغه «بازار» و مبتنی بر این موضوع میشود، عملا ساختار و کیفیتهای زیباییشناسانه و هنری از دست میروند و …»
ابراهیم کاظمی مقدم_ نویسنده و منتقد سینما و رسانه_ درباره نیوکمپ معتقد است: «نیوکمپ دید اکبر عبدی شاید نتواند مخاطب را جذب کند، دست به دامن مسی شد. البته به همینها هم بسنده نکرد که اگر میکرد سریالش در همان اندازه ارزشش بیننده میداشت. آقای هادی با تبدیل تیتراژ کار به یک موزیک ویدئو، آن هم با استفاده از بازیگران و خواننده در کنار هم، وارد فاز جدیدی از ابتذال فیلمفارسی ایران بعد از انقلاب شد. البته انصافا سریال خنده دارد، خیلی هم خندهدار. اما نه برای مخاطب. بلکه برای عوامل و سازندگان که به شعور مخاطب میخندند.»
*تزلزل بنیان خانواده در نیوکمپ
کارشناسان رسانه درباره تضعیف خانواده ایرانی در سریالهای نمایش خانگی معتقدند: «در این سریالها ارتباطات زوجین در پایینترین کیفیت قرار دارد که عمدتاً با پنهانکاری، دروغ و خیانت همراه است. طراحی صحنههای با قوه زیبایی اغراقآمیز و درونمایه به ظاهر عاشقانه مانند آنچه در روابط زن و شوهرهای سریال همگناه، دل، زخم کاری و غیره مشاهده میشود، باعث دگرگونی ارزشها و باورهای خانواده اصیل شده است و به مرور مغز جامعه را به سمت روابط غیرواقعی و عشق سیال سوق میدهد.»
مسئلهای که در سریالهای ماهوارهای نیز وجود داشت و امروزه آثار آن در روابط زوجین در جامعه و آمار و ارقام طلاق در کشور قابل رویت است و این تنها بخشی از ولنگاری و ابتذال در نمایش خانواده ایرانی است.
*زیباییشناسی سریال
در میدان هنر با هیچ اثری مواجهه نیستیم که از زیبایی شناسی خاص خود برخوردار نباشد، از به ظاهر هنری و روشنفکرانهترین فیلم ها تا فیلم های اکشن هنگ هنگی( فیلم های جکی جانی)، در حال برساخت شکل ویژه خود از زیبایی هستند. همانگونه که منتقدان هنری همیشه میگویند وقتی میزان افرادی که در یک فیلم کشته می شوند یا کتک میخورند می شود معیار نسبت اثر با مخاطب ویژهاش در کارآمدیاش در حال زیبا نشان دادن خشونت و عادیسازی خونریزی هستند. به همین دلیل است که یکی از بزرگترین بازارهای فیلمهای شدیدا خشن جنوب شرقی آسیا آمریکا است که بالاترین آمار قتل با اسلحه در جهان را دارد.
در سریالهایی چون نیوکمپ که فیلم ساختار مشخص و از پیش روشنی دارد، و هیچ خبری از شاخصهای سینمایی و هنری در آن نیست، عموم توجه معطوف به جذب حداکثری مخاطب با کمک رفتارهای غرق عادت و شوخیهای جنسی است. بر همین اساس نشان دادن شوخی با بزرگترها، به تمسخر گرفتن مرگ عزیزان خانواده، شیوه شوخیهای نوجوانانه با پدر و مادر، همزمان هم ایدئولوژیک است و در راستای عادیسازی این رفتارها با تکرار و موجه نشان دادنشان است.
این نوع از زیبایی شناسی که در «نیوکمپ» قابل مشاهده است، محصول قواعد بازار است، از این رو است که آن را میتوان نمونه آرمانی زیبایی شناسی بازار نامید. آثار ابتدایی هادی، ظهور فیلمساز مسئلهمندی را نوید میداد اما این کارگردان در نیمههای راه به آرامی مسیرش را عوض کرد و به آغوش بازار غلتید. در واقع بازار او را به شکل خودش درآورد. بازاری که غایتاش فروش بیشتر بود و در همان قدم اول «سینما» و «هنر» را قربانی میکرد. منوچهر هادی، فیلم به فیلم دایره طنزش را گسترش داد و سیاست و موضوعاتی جنسی را در هم آمیخت و برای خنداندن به هیچ چیزی رحم نکرد. از این رو آثارش به ساخت موقعیتهای کلیشهای، تیکه پرانیهای تکراری و شوخیهای عموما جنسی «فضای مجازی» تقلیل پیدا کرد. آثار آخر او مجموعهایست از کلیپهای اینستاگرامی که برای وایرال شدن تولید شدهاند، سرهمبندی این کلیپها به اسم سریال در سینمای خانگی به خورد مخاطب داده می شود و البته همچنان به نسبت دیگر آثار رقیب خوب میفروشد.
*کلام آخر
در پایان باید گفت با وضعیت اقتصادی که چندسالی است بر کشور سایه انداخته، یکی از اقلام فرهنگی که در اولویت انتخابهای مردم در جهت سرگرمی وجود دارد، شبکه نمایش خانگی است. این روزها به واسطه شبکههای ماهوارهای تولیدات نمایش خانگی به شکل گستردهتری در دسترس مردم قرار گرفته است.
بسیاری از مخاطبان بهدلیل وجود میل به تفریح و شادی در اعماق روان خود مخصوصا هنگام مواجهه با مخاطرات خانوادگی، اقتصادی و اجتماعی هر محصولی را که بهعنوان سریال یا فیلم طنز میبینند بعد از یک گارد اولیه، به آن عادت کرده و بهعنوان یک محصول سرگرمکننده میپذیرند و اینگونه برخی از آثار تولید شده در شبکه نمایش خانگی به پشتوانه سرمایههای نامعلوم و غیر شفاف و غفلت برخی از مسئولان و مدیران فرهنگی کشور در حال تخریب سلیقه مخاطبان و ضربه زدن به باورهای اخلاقی، عرفی و حتی دینی جامعه است.
نگاهی به کمپینهای شکل گرفته در سامانه فارس من نشان میدهد که اینها تنها گوشهای از دغدغههای مردم درباره قانون گریزیهای نمایش خانگیهایی چون فیلیمو است، البته که فضای فرهنگی کشور مثل هر امر نو دیگری به «شبکه نمایش خانگی» نیاز دارد اما در این میان آنچه مسئله اصلی است پایبندی به «قانون» است که میبایست مورد توجه این پلتفرمها قرار بگیرد. از سوی دیگر لازم است که درباره محتوای این آثار تصویری نقد و تحلیل صورت بگیرد تا مخاطبان با آگاهی بیشتری با این آثار روبرو شوند و تهیه کنندهها و کارگردانان هم تلاش بیشتری برای تولیدات فرهنگی داشته باشند. توجه به زیباییشناسی و ارتقا سطح سلیقه مخاطبان از اهدافی است که میتواند به خیر عمومی کشور کمک کند، اینکه صرفا مسئله اصلی فقط فروش و بازار باشد بیشک نتیجهای جز محتواهای مبتذل نخواهد داشت.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید