رعنا آزادیور و زخمکاری۲/چه سرنوشتی در انتظار سمیراست؟
گروه: تیتر یک , نمایش خانگی | کد خبر: 18374 | ۵ شهریور ۱۴۰۲ - ۸:۲۱
رعنا آزادی ور در زخمکاری جلوه تازهای از ظهور و بروز زن قدرتمند در سریالهای ایرانی است؛ جایی که عادت کرده بودیم زنان را غمخوار همسر و فرزند، بدون قدرت تصمیمگیری و عموما در حاشیه ببینیم.
به گزارش اختصاصی ایران فیلم پرس، انگار در چرخشی عجیب در فیلمنامهها و مدیوم تلویزیون، تعداد زنان قدرتمند در دنیای سریالها به شکل قابل توجهی رو به افزایش است؛ از سرسی لنیستر سریال بازی تاج و تخت که همه چیز را برای خودش میخواست و دشمنانش را زیر پا له میکرد، تا کری متیسون در هوملند که در افغانستان و روسیه پا به پای تروریستها حقه میبافت و به دل خطر میزد. از پالی گری عمه جسور و زیرک پیکی بلایندرها که ستون خانواده بود تا جون آزبورن در سرگذشت ندیمه که در مواجهه با سختترین فرجام ممکن برای یک همسر و مادر، پلی برای مواجهه با زورگویان و ستمگران ساخت و در بحرانیترین شرایط پا پس نگذاشت. بث هارمون در گامبی وزیر جلوه دیگری از هوش، جسارت و قدرت زنان را در بازی شطرج به رخ کشید و کارآگاه میر در شهر کوچک ایست تاون ضمن برخورداری از صفت «شاهین بانو» و پرداختن به وجوه ظریف زنانگیاش، بار یک شهر را روی دوش خود کشید و از تمام ویژگیهای لازم برای الگوبرداری از یک زن قدرتمند برخوردار بود.
حتی در سریالهایی که زنمحور هم نبودند، یکی مثل اسکایلر وایت در بریکینگ بد آنقدر پر و بال گرفت و قدرتمند شد که میشد به چشم یک هیولا نگاهش کرد و از او ترسید.
سمیرا هم در زخمکاری جلوه تازهای از ظهور و بروز زن قدرتمند در سریالهای ایرانی است؛ جایی که عادت کرده بودیم زنان را غمخوار همسر و فرزند، بدون قدرت تصمیمگیری و تصمیمسازی، پرت از اتفاقات و ماجراهای متن خانواده و پیرامون شخصیت های اصلی و عموما در حاشیه ببینیم. زنهایی که غالبا مرد آشفته و درگیر ماجراهای بیرون از خانه را با اصرار برای غذا خوردن بهموقع و جلوگیری از ضعیف شدن یا پوشیدن یک لا لباس بیشتر جهت مقابله با سرماخوردگی ترغیب میکنند و عمده دیالوگهایشان حول محور دلسوزی، دلجویی و دلبری میگردد!
سمیرا اما انگار آمده تا مرزهای ترسیم شمایل زن ایرانی مدرن را در سریالهای داخلی کمی جابهجا کند و نشانمان دهد که همیشه زنی که با بشقاب قرمه سبزی یا ژاکت به دست وارد کادر دوربین میشود، دنبال دلجویی، دلسوزی و دلبری از همسر و فرزندش نیست و حین انجام تمام و کمال اینها، در نقش مدیر خانواده و پیشبرنده اهداف زندگی در خانه محوریت پیدا کرده و مدیریت میکند.
بیشتر بخوانید:اولین تیزر رسمی زخمکاری۲/مالک از جا بلند میشود؟
تصور میکنم کتکهای سمیرا برای مالک نقش تلنگر دارد اما این تنها بخشی از شیوههای تاثیرگذاری او روی قدمهای بعدی شوهر است. قدمهایی که احتمالا آینده خانواده را میسازد و البته میتواند با چرخش داستان، ویرانگر و در جهت عکس خواستههای او عمل کند.
رعنا آزادی ور با نگاههایش به مالک مثل یک جوئستیک در بازی اول شخص کنسولهای پرطرفدار عمل میکند و به کاراکتر سمیرا جلوه متفاوتی بخشیده است. یا هنگامی که با خندههایش در مواجهه با گادفادر خانواده قصد به دام انداختن او و پیش بردن اهداف شومی که در سر پرورانده را دارد؛ در عین حال برخورد طبیعی و نرمالش با عشق اول مالک هم پر از ناگفتههاست و انگار همسو با آزاد گذاشتن آنها برای کلید خوردن رابطه محتوم، همه چیز را مثل موم در مشت دارد و منصوره و زیرکیهای زنانهاش حتی با در نظر گرفتن قدرتی که در خانواده دارد، هرگز نمیترساندش.
چنین نقشهایی و ظرافتهایی که یک زن خبیث در اجتماع اما همسر و مادری دلسوز در یک خانواده چهار نفره از آن بهره میبرد، حتما مطالعه و مداقه میخواهد و همه چیز به اکت و هنر بسته نیست. رعنا آزادی ور برای ایفای درست و اندازه این نقش با پارادوکسهایی مواجه است که مرزبندی شفاف بین زن قدرتمند و مادر دلسوز با آگاهی از این پارادوکسها سمیرای «زخم کاری» را تبدیل به یکی از جذابترین و مهمترین شخصیتهای سریال کرده و نگاه ویژه مخاطبان را به بازی درست و اندازهاش دوخته است.
فائزه در مارمولک دختر بیپناهی بود که چادر به کمر می بست و دنبال یک مرد مقید و قدرتمند به عنوان سایه بالای سر میگشت؛ درست مثل غالب کاراکترهای زن درمانده فیلمها و سریالهای ایرانی؛ اما همانقدر که آزادی ور در این ۱۸ سال در فن بازیگری پخته شده و کوشیده تا از نقشهای مکمل به کاراکتر اصلی، تعیینکننده و تاثیرگذار در قصه بدل شود، زن ایرانی ترسیمشونده به دست او هم تغییرات بنیادینی در این دو دهه داشته است.
او قبلتر در پارک وی فریدون جیرانی یا خانه دختر شهرام شاهحسینی به عنوان نقش اصلی خوش درخشیده بود، اما بیشتر آزادی ور را چیزی شبیه زهره در چهارراه استانبول یا تینا در خشم و هیاهو باور کرده بودیم.
نکته پررنگ کارنامه رعنا آزادی ور اما نه آن تکنقشهای درخشان و محوری یا مکمل بلکه حضور در آثار کارگردانهای بزرگ چند نسل متفاوت است که برای او غیر از کسب تجربیات ویژه، یک رزومه خوشرنگ و لعاب و قابل تکیه ساخته است؛ از کیارستمی و فرمانآرا تا جیرانی و داوودنژاد، از فرهادی و تبریزی تا مجیدی و الوند، از مانی حقیقی تا هومن سیدی و البته محمدحسین مهدویان.
سمیرا احتمالا از آن دست کاراکترهایی است که شاید در بین زنان سنتی ایرانی و مخاطب عام دافعه ایجاد کند اما آنهایی که روی کاراکتر زن قدرتمند سریال زخم کاری متمرکز شدهاند و پیچیدگیها و ظرافتهای بازی رعنا آزادی ور را هفته به هفته زیر نظر میگیرند، حتما در پایان این ماجرا حرفهای تازهای درباره نقش زن در خانواده ایرانی و زن قدرتمند در سریالهای داخلی برای گفتن خواهند داشت.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید