فتحعلی اویسی و ماجرای یک سیلی و بازی در «سلمان فارسی»
گروه: تیتر یک , رادیو و تلویزیون | کد خبر: 22526 | ۱۳ مهر ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۰
وقتی درباره بازگشت به بازیگری صحبت کرد به سریال «سلمان فارسی» اشاره کرد اما اجل مهلت نداد تا برگِ زرین دیگری در کارنامه فتحعلی اویسی رقم بخورد.
به گزارش ایران فیلم فتحعلی اویسی انگار هنوز در میان ما نفس میکشد؛ چون آثار و کارهایش هنوز ماندگارند. خصوصاً ترانهای که هیچوقت آوا و اشعارش، فراموش نمیشود. وقتی میخواند:
“میزند باران به شیشه مثل انگشت فرشته قطره قطره رشته رشته/ خاطراتم همچو باران در گذار از کوهساران/ حاصل این بذر کشته عشق هر بر دل سرشته/ ای دریغ از عمر رفته سوز و سودای گذشته/ میزند باران به شیشه مثل انگشت فرشته قطره قطره رشته رشته…
این صدا سالِ پیش همین موقع برای همیشه خاموش شد اما خاطرات باقی ماندند. نامِ نیکی که هنوز در سینما و تلویزیون میدرخشد. فتحعلی اویسی در میانِ ما نیست اما در ایام ماه صفر، «تنهاترین سردار» و نقشِ مروان او دوباره دیدنی شد.
بازیاش در سریالِ «تنهاترین سردار» مهدی فخیمزاده از خاطرهها نمیرود و نقش «رجاء ابن ابی ضحاک» سریال “ولایت عشق” را هم هنرمندانه ایفا کرد.
اگر قدری به عقبتر برویم، مجموعه های تلویزیونی «بدونشرح»، «کمربندها را ببندیم»، «دارا و ندار»، «زیرزمین»، «باغچه مینو» و … به ایفای نقش پرداخته بود.
این هنرمند زاده 21 دی 1324 و فارغالتحصیل کارگردانی و بازیگری سینما از دانشگاه ایالتی تگزاس در سال 1353 بود. اویسی در همان سال به ایران بازگشت و آغازِ فعالیت سینماییاش، بازی در فیلم «قدغن» از علیرضا داوودنژاد در سال 1357 بود.
او پس از اتمام تحصیل عضو سیمای جمهوری اسلامی ایران شد و در دهه 1360 در فیلمهای بسیاری بازی کرد و چند فیلم را هم کارگردانی کرد. اویسی در اوایل دهه هفتاد دوباره به کارگردانی روی آورد و سومین فیلم بلندش «مریم و میتیل» را ساخت که فیلم موفقی بود.
فتحعلی اویسی در نیمه دوم دهه هفتاد در تلویزیون بسیار فعال بود. در سینما هم بازی ماندگار او در فیلمهای «ناخدا خورشید» (ناصر تقوایی، 1365)، «سرب» (مسعود کیمیایی، 1367)، «هی جو» (منوچهر عسگری نسب، 1367)، «بانو» (داریوش مهرجویی، 1370)، «جهان پهلوان تختی» (علی حاتمی و بهروز افخمی، 1376) و «مومیایی 3 »(محمدرضا هنرمند، 1378) در یادها ماندهاست.
اما آخرین ناگفتههایش
بارها به سراغِ فتحعلی اویسی رفتیم و او خیلی تمایلی به گفتوگو نداشت. از او سؤال کردم درباره کمکاری و غیبت چند سالهاش در عرصه بازیگری این نکته را مطرح کرد: دلایل زیادی دارد که از بازیگری دورم اما شاید مهمترین آنها پیشنهادات ضعیفی باشد که به من میشود. هیچکدام از فیلمنامهها و نقشها برای من دندانگیر نبودند که بخواهم در آنها به ایفای نقش بپردازم.
وقتی از او درباره سریال “سلمان فارسی” و احتمال حضورش به خاطر تجربههای تاریخی که در کارنامهاش وجود دارد، اینچنین پاسخ داد: هنوز پیشنهادی نشده اما به کارهای تاریخی همیشه علاقهمند بودهام. اگر پیشنهادی از سریال “سلمان فارسی” بشود و نقش خوبی هم باشد حتماً میپذیرم.
حضور متنوع اویسی به روایتِ رفیق شفیق
خسرو امیرصادقی بازیگر پیشکسوت سینما و تلویزیون درباره حضورِ متنوع او در فیلمهای تاریخی و نقشهای منفی و مثبت و سریالهای طنز، به این نکته اشاره کرد: “فتحعلی اویسی از مهارت خاصی در بازیگری برخوردار بود. از این جهت هیچوقت قبول نمیکرد در یک نوع بازی و ژانر و نوعِ سریال و فیلم باقی بماند. به همینخاطر است که شما میبینید در ناخدا خورشید آن نقش را دارد و در بدون شرح نقشی به نام “کاووسی” و در جای دیگری با مهدی فخیمزاده آن نقشها را از خودش به جا میگذارد و در سالهای آخر عمرش هم بیشتر در کارهای طنز او را میبینیم. اینها همه به خاطر جهانبینی بود که فتحعلی اویسی در فضای کاریاش به آن اعتقاد داشت که بازیگر باید در هر نقشی بتواند هنرنمایی کند. ”
ماجرای سیلی خوردن رضا توکلی از زنده یاد فتحعلی اویسی
توکلی با یادی از زندهیاد فتحعلی اویسی که همبازی او در سریال «زیرزمین» بود، در همین زمینه عنوان کرد: من در این پروژه، شاگردی آقای اویسی را کردم و برایم افتخار بود. در همین سکانسی که پخش کردید قرار بود مرحوم اویسی یک سیلی به صورت من بزند. ایشان به من گفت رضا اصلاً نگران نباش، من طوری این کار را میکنم که اصلاً برخوردی پیش نیاید؛ تو فقط بلافاصله واکنش نشان بده و سرت را بچرخان. همینطور هم شد و ایشان به قدری استادنه این سیلی را زد که هم طبیعی و محکم بود و هم برای من مشکلی پیش نیامد.
این بازیگر در ادامه گفت: در کارهای بعدی هر وقت چنین سکانسهایی داشتیم من به همکاران و بازیگران جوان میگفتم که باید از آقای اویسی یاد بگیریم که واقعا یک چَک (سیلی) فنی و خاص به من زدند.
وی افزود: علاوه بر زندهیاد اویسی همه بازیگران این مجموعه مثل ابوالفضل پورعرب، صدرالدین حجازی، سروش صحت، مهتاج نجومی و عوامل فنی پشت دوربین یک گروه همدل و بامعرفت بودند. آنها شرایطی را برای بازیگر فراهم میکردند که بازی او با کیفیت بالا دیده شود؛ برای یک بازیگر چه چیزی از این بهتر است؟
وقتی نزدیک بود سریال «زیرزمین» شهید بدهد!
توکلی اظهار کرد: خاطرم هست در یکی از سکانسها پلیس دنبال من بود و من باید با کیسه پول سرقتی روی دیوار یک خانه قدیمی میپریدم و از یک سمت دیوار به سمت دیگر میرفتم. آن خانه در یکی از محلات قدیمی پامنار بود و دیوار بسیار بلندی داشت. من وقتی روی تیغه دیوار رفتم، اصلاً متوجه ارتفاع آن نبودم. از آن مهمتر حواسم به یک تیرک چوبی که از دیوار بیرون زده بود هم نبود. در حالیکه قبل از برداشت اصلی چند باری هم تمرین کرده بودیم.
وی افزود: موقع راه رفتن، یکباره تنهام به این تیرک چوبی خورد و نزدیک بود که از ارتفاع بسیار بالایی به پایین پرت شوم. اگر این اتفاق میافتاد واقعاً بعید بود زنده بمانم و به قول یکی از دوستان این سریال یک شهید میداد و شاید معروفتر هم میشد (با خنده).
خاطراتی از فعالیتِ اویسی در حوزه سینمای کودک و نوجوان
یکی از اولین بازیهای مرحوم فتحعلی اویسی بعد از انقلاب اسلامی فیلم “حکایت آن مرد خوشبخت” به کارگردانی رضا حیدرنژاد است. فیلمی درام و مهیج که نقشی متفاوت را در آن بازی کرده است.
حیدرنژاد کارگردان این فیلم که در حوزه سینمای کودک و نوجوان در کانون پرورشی نیز با این بازیگر فقید همکاری داشته است، در گفتگویی درباره دیدار و آشنایی با اویسی گفت: همکاری من با ایشان به فیلم “حکایت آن مرد خوشبخت” باز میگردد. در این فیلم ایشان نقش “ارشد” رابازی کرده بود که نقش خاص و پیچیدهای بود. وقتی سراغ او برای بازی در این فیلم رفتم، تعجب کرده بود که چرا سراغ او برای بازی در این نقش رفتم، زیرا میگفت عموماً برای نقشهای منفی و خشن سراغ من میآیند اما تو برای نقشی پیش من آمدی که شخصیت پیچیدهای دارد و مثلاً در عین حال از خانوادهاش حساب میبرد.
وی ادامه داد: من هم در جواب به او گفتم که دلیلم به ویژگی های خاصی بازمیگردد که در چهرهات هست. ناگفته نماند که او تمام تلاش و سعیش را کرد تا این شخصیت پیچیده را به خوبی بازی کند و موفق هم بود. ساعتها چه در خلوت و چه در کنار من تمرین میکرد. بنظرم واقعاً انسان خوب، خونگرم و خوش برخورد، خوش مشرب بود که ارتباط خوبی با دیگران میگرفت. بازیگری بود که در جامعه راحت ارتباط میگرفت و از موضع بالا با کسی برخورد نمیکرد.
این کارگردان تأکید کرد: یک طنازی خاص و ویژهای داشت که خاص خودش بود که در ارتباط با آدمها و فیلمهایی که بازی کرده است آن را میبینیم که نمود دارد و جالب است. او در عین حال که چهره به ظاهر خشنی دارد، برای نقشهای منفی مناسب و به شدت انسان حساسی بود. وقتی داشتم درباره گذشته این نقش حرف میزدم و مشکلاتی که دارد، گفت ادامه نده نمیتوانم تحمل کنم. درواقع نزدیک بود که اشکهایش جاری شود.
این مدرس فیلمنامه سینمای کودک و نجوان در ادامه درباره سینما در دهه 1360 و 1370 و موفقیتهای آن و همینطور فیلم “مریم و میتیل” به عنوان فیلم کودک بیان کرد: واقعیت آن است که دهه 1360 و 1370 برای سینما کودک سالهای خاصی بود. علت آن هم این بود که افرادی پیدا شده بودند که به سینمای کودک و نوجوان توجه خاصی داشتند، تداوم این توجه و تلاش برای ارتقای آن باعث شد که سینمای کودک مورد استقبال شود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: مرحوم اویسی هم یکی از کسانی بود که در بحبوحه سینمای کودک، فیلم ساخت. زمانی که بمن گفت میخواهد چنین فیلمنامهای را بسازند تعجب کردم زیرا با سابقه بازی و فعالیتهای او در سینما از نظر دور بود که در حوزه سینمای کودک و نوجوان بخواهد فیلم کودک بسازد. اما دلیل آن روحیه مهربان و درون لطیفی بود که داشت که باعث شده بود هم فیلم موفقی بسازد و هم تماشاگران زیادی را برای بازی در این فیلم به سینما دعوت کند. همه اینها بخاطر نگاه حساس و عاطفی بود که مرحوم “فتحعلی اویسی” داشت. بسیار جایش خالی است امیدوارم خدا رحمتش کند.
یکی از نکاتی که امروز لازم است تازهواردهای سینما و عرصه بازیگری دربارهاش بیشتر بدانند خلاقیت و نوآوری و رفتارِ حرفهای فتحعلی اویسی بود که بیش از هرچیز امروز باید برای این اقشار، قابل توجه باشد.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید