نگاهی به یک مستند جدید؛ صدا، دوربین، پژوهش، شخصیت!
گروه: تیتر یک , سینما | کد خبر: 48352 | ۱۵ خرداد ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۹
مستند «احمد» ساخته مصطفی رزاق کریمی، اگرچه تلاش کرده روایت دقیقی مبتنی بر اسناد ارایه بدهد اما در بیان روایت همهجانبه در موضوع مطروح آن به ویژه در مسئله پایان جنگ، عزل بنیصدر و حتی تسخیر لانه جاسوسی دارای خلأهای جدی است.
به گزاش ایران فیلم پرس، 14 مردادماه مصادف با سالروز ارتحال بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) است. زندگی امام خمینی که پیوند خورده با اتفاقات مهمی از جمله مبارزه با رژیم پهلوی، تبعید و دوری از وطن، شکست محمدرضا پهلوی، بازگشت به ایران و رهبری جامعه ایرانی، جنگ تحمیلی و ارتحال است، پر از سوژههای ناب برای مستندسازان است.
تاکنون مستندهایی از زندگی امام ساخته شده و هر کدام به بخشهایی از زندگی وی پرداختهاند؛ اگرچه تعداد این مستندها زیاد نیست و هنوز هم جای کار زیادی دارد، اما عمده این فیلمها روایت دقیق و بکری از زندگی این رهبر معنوی سیاسی کشورمان ارائه کردهاند.
همزمان با سالگرد ارتحال امام خمینی، نگاهی به مستند «احمد» جدیترین ساخته مصطفی رزاق کریمی داریم.
مستند احمد یکی از جنجالیترین فیلمهای هفدهمین جشنواره سینما حقیقت (در سال 1402) بود و نمایش آن به دلیل پرداختش به موضوعات مختلف سیاسی که برخی از آنها به امام خمینی نیز بازمیگشت سر و صدای زیادی به پا کرد؛ اگرچه سوژه اصلی فیلم سید احمد خمینی فرزند امام است، اما به دلیل نزدیکی بسیار زیاد وی به امام، بسیاری از مباحث مطروح در آن، به امام نیز ربط پیدا میکند. تماشای این فیلم در سالگرد ارتحال امام به دلیل بازگشتهای بسیار زیادی به اندیشهها و منظومه فکری امام خمینی دارد، خالی از لطف نیست.
مصطفی رزاق کریمی کارگردان این اثر است و به گفته وی در گفتوگویی که پیشتر با تسنیم داشته، برای ساخت این مستند بیش از 8 سال زمان گذاشته است؛ او پیش از این، مستند “بانو قدس ایران” را درباره همسر امام ساخته بود و پژوهش مستند احمد از همان زمان آغاز شده است.
کارگردان احمد ماجرای علاقه اش به ساخت مستندی درباره سیداحمد خمینی را اینگونه تعریف میکند: “خاطرم هست در روزهای تصویربرداری، اوقات خلوت نیز پیش میآمد. در حیاط جماران و روزهای گرم تابستان، آقای میریان که حسابدار داخل منزل و امین اندرونی امام خمینی بود از من پرسید که چرا حرف نمیزنی؟ به او پاسخ دادم: «نمیتوانم! ذهنم مشغول است؛ دلیل این موضوع این است که چیزی درباره احمد نمیشنوم! چگونه ممکن است کسی که تمام وقت پیش امام بوده و حتی در بیمارستان نیز او را یاری میکرده است، هیچ سخنی ازش به میان نیاید؟ مرا بیرون کشید و نزدیک به 10-15 دقیقه درباره حاج احمد با من صحبت کرد؛ همانها فیلم من شد؛ نه جنجالی بود، نه سیاسی، فقط از احمد میگفت، به ویژه روزهای بعد از رحلت امام خمینی (ره).”
رزاق کریمی را باید یکی از وفاداران پر و پاقرص به امر «پژوهش» در سینمای مستند ایران بدانیم. فیلمسازی که معتقد است برای ساخت مستند باید بسیار عمیق به موضوعات نگاه کرد و برای هر کدام از فیلمهایش کتابهای قطوری از زندگی آن سوژه تولید میکند. این موضوع در مستند احمد نیز به وضوح به چشم میخورد و مخاطب با دیدن همان چند دقیقه ابتدایی از فیلم کاملاً متوجه میشود که کارگردان برای ساخت این اثر سالها زمان گذاشته و پژوهش بسیار عمیقی از تک تک لحظات زندگی وی داشته است.
البته همین نقطه قوت در جایی تبدیل به پاشنه آشیل فیلم هم تبدیل شده؛ اولا در جاهایی که به نظر میرسد کارگردان برای پاسخ به ذهن پرسشگر بینندهاش نتوانسته اطلاعات بیشتری کسب کند و برخی از سوالات او در نهایت بیپاسخ میماند. نمونه این موضوع را در یکی از بخشهای مهم مستند میبینیم؛ جایی که کارگردان به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا احمد خمینی موافق ادامه جنگ بود یا پذیرش قطعنامه برایش اولویت داشت؟ به نظر میرسد که مستند در پایان دربرابر این پرسش مهم پاسخ قاطعی نمیتواند بدهد. البته باید به فیلمساز هم حق داد چرا که پیچیدگی این موضوع و دستهبندی بودن بخش مهمی از اطلاعات به حدی بالاست که شاید نتوان در یک مستند نهایتاً 90 دقیقهای همه ابعاد این موضوع را بررسی کرد. از سویی دیگر، در جاهایی از فیلم که به نظر میرسد موشکافی بیش از حد ضرورتی ندارد، ارائه اطلاعات بسیار زیاد به مخاطب باعث سردرگم شدن وی شده است.
موضوع مهم دیگری که با دیدن مستند به چشم میخورد، تلاش تحسین برانگیز کارگردان برای مصاحبه با افراد دست اول و چهرههای نزدیک به امام و احمد خمینی است. اینکه مستندساز صرفا به اطلاعات کتابخانهای و اظهارات پیشین چهرههای مهم سیاسی اکتفا نکرده و برای گفتوگوی مستقیم سراغ آنها رفته تا اطلاعات را به صورت مستقیم از خود آنها جویا شود، جای امیدواری است. از جمله افراد مهمی که در این مستند مقابل دوربین رزاق کریمی نشستند، میتوان به سیدمحمد خاتمی، سیدحسن خمینی، حسن روحانی، سیدمحمد موسوی خوئینیها، مهدی کروبی، فاطمه طباطبایی، سیدحسین خمینی، سیدمهدی امام جمارانی، علیاکبر ناطق نوری، اسدالله بادامچیان، سیدمحمود دعایی، کاظم رحیمی، دکتر مهدی فیروزان، غلامحسین کرباسچی، مصطفی کفاشزاده، محمد هاشمی رفسنجانی و … اشاره کرد.
بدون شک گردهم آوردن این تعداد از چهرههای سیاسی که هرکدام مسئولیتهای مهمی را در دورههایی در کشور برعهده داشتند، کار بسیار سخت و طاقتفرسایی است، اما راه رزاق کریمی برای دعوت از این چهرهها کمی بازتر از دیگر کارگردانانی بوده که بخواهند روی این سوژه کار کنند، چرا که او پیشتر مستند بانو قدس ایران را با حمایت مستقیم موسسه عروج امام خمینی (وابسته به دفتر حفظ و نشر آثار امام) ساخت و ارتباط خوبی با بیت امام دارد و از سویی دیگر، این مستند نیز با حمایت مستقیم سیدحسن خمینی تولید شده است. البته کارگردان مستند احمد هرگونه سفارشیسازی را قویاً رد میکند.
او در گفت وگوی پیشین خود گفته بود: “چه در این فیلم و چه در فیلم قبلی من، هیچ کسی به من دیکته نکرده است. این طور نبوده که بگوید این را اضافه کن و این را حذف کن! اگر کمبودی وجود داشته باشد، صحبت میکنیم اما من، کاگردان مستقلی هستم که اگر موضوعی به دلم بنشیند، کار میکنم.”
در کنار دعوت از این چهرههای سیاسی یک نقد مهم به کارگردان احمد میتوان وارد کرد و آنهم این است که اکثر این افراد از یک طیف سیاسی و با نگرشی نزدیک بهم دعوت شدهاند و خبری از دیگر افرادی که نزدیک به سیداحمد خمینی یا مطلع از اتفاقات مورد بحث در فیلم بودند اما نگرش سیاسیشان مطابق بقیه نیست، نمیباشد و آنها مقابل دوربین این کارگردان ننشستهاند. برای مثال، بخشی از دقایق فیلم به ماجرای پایان جنگ و پذیرش قطعنامه از سوی امام خمینی اختصاص پیدا میکند و مصاحبهشوندگان روایت خود از اندیشه سیاسی امام و سیداحمد خمینی نسبت به ادامه یا خاتمه جنگ را بیان میکنند، اما مخاطب در همینجا انتظار دارد، اندیشهای متفاوت با اکثر مصاحبهشوندگان نیز سخن بگوید. چه بسا آنان اطلاعات دیگری داشته باشند که آن روی سکه را نشان بدهد.
در همان زمان، محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و یکی از فرماندهان اثرگذار جنگ در کنار شهید صیاد شیرازی است و حتماً صحبتهای زیادی با امام درباره این موضوع در خلوت داشتند. علاوه بر وی، فرماندهان اثرگذار زیادی در ارتش حضور دارند که بتوانند درباره این موضوع مهم صحبت کنند، اما مستندساز یا این فرصت را از آنها دریغ کرده و یا خود آنها مقابل دوربین نیامدند که اگر چنین پیگیری از سوی تیم مستندساز صورت گرفته بود، باید اشاره میشد که علیرغم پیگیریها، فلان افراد حاضر به مصاحبه نشدند.
رزاق کریمی اذعان دارد که سراغ همه چهرهها رفته اما برخی از آنها بنابر دلایلی حاضر نشدند مقابل دوربین او بنشینند. وی میگوید: “من هیچ وقت وارد جزئیات نمیشوم؛ به عنوان کارگردان نظرم را اعلام میکنم و از بقیه عوامل میخواهم که آن فرد را بیاورند. فرقی ندارد از چه روشی برای دعوت او استفاده کردند. این افراد به هر دلیلی دوست نداشتند بیایند. من نمیتوانم بگویم فیلم ساخته نشود، چرا که فیلم مهمتر از عدم حضور آنهاست.”
یکی دیگر از نقدهای مهمی که میتوان به مستند “احمد” وارد دانست، عدم ورود جدی به پرونده فوت سیداحمد خمینی و حواشی بعد از آن است. مخاطب مستند پرتره سید احمد خمینی توقع دارد درباره علت فوت وی که حرف و حدیثهای زیادی داشته، اطلاعات کسب کند اما کارگردان به راحتی از کنار این موضوع مهم میگذرد. فقط به این مسئله اکتفا میکند که پس از رحلت امام خمینی، دنیا برای سیداحمد تمام میشود، گوشه عزلت در آغوش میگیرد و در بی خبری جان به جان آفرین تسلیم میکند. این اتفاق در حالی است که بسیاری از نشریات آن زمان سناریوی “مرگ مشکوک” را برای سیداحمد خمینی متصور میدانند.
رزاق کریمی در واکنش به اینکه آیا دلایلی دال بر مرگ مشکوک سیداحمد خمینی وجود داشته یا خیر، میگوید: “وقتی به این موضوع وارد شدم و از قضا کاملا هم جدی پرداختم تنها با شفاهیات روبهرو شدم و سندی ندیدم. من بدون سند، حتی یک ویرگول هم به فیلم اضافه نمیکنم. شاید هنوز هم آن افکار در بین مردم باشد، در کشور ما شایعات سینه به سینه بزرگتر میشوند. اما زمانی که وارد پژوهش جدی و درست میشوید، مطمئن میشوید که این موضوع تا چه اندازه به آن شخص مرتبط میشود. بعد از رحلت امام، وظیفه فرزندی از حاج احمد کنده میشود و میرود. به نظر بنده ایشان رها شده بود. نگرانی مملکت را داشت و نقطه نظراتی هم داشت اما کسی به آن وفادار نبود. نکته مهم و جذاب برای من حالات روحانیوار زندگی ایشان و ارتباط با محیط اطرافش بعد از رحلت امام خمینی بود.
بگذارید موضوعی را به شما بگویم؛ حتما شما هم در زندگیتان تحولاتی داشتید و اتفاقات سنگینی برایتان رخ داده است. انسان، همیشه همان انسان تعریف شده نیست. روزهایی میرسد که دیدگاه و نوع زندگیاش عوض میشود؛ امام خمینی برای احمد همه چیز بود؛ حتی اگر آیت الله خمینی رهبر و امام نیز نبود، حاج احمد همین کارها را برای پدر انجام میداد. اسمش را مرید و مراد میگذارم. او نزدیک به 11 سال کاملاً با امام عجین بوده و شب و روز را با هم سپری میکردند.”
مستند “احمد” سراغ لایههای مختلف تاریخ رفته و تلاش دارد روایتی دقیق از زندگی امام خمینی نشان بدهد؛ شاید هدف اصلی این مستند پرتره، سیداحمد خمینی باشد، اما در زیرمتن فیلم شاهد نمایش بخشی از اندیشه سیاسی امام خمینی هستیم، به ویژه آنکه سیداحمد خمینی بدون شک جز 3 نفر از نزدیکترین افراد به بنیانگذار انقلاب اسلامی بوده است.
این فیلم مستند تلاش کرده روایت دقیقی مبتنی بر اسناد ارایه بدهد اما در بیان روایت همهجانبه در موضوع مطروح آن به ویژه در مسئله پایان جنگ، عزل بنیصدر و حتی تسخیر لانه جاسوسی دارای خلأهای جدی است.
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید