نگاهی به یک الگو در ساخت مینیسریال؛ «حیثیت گمشده» کوبنده
گروه: تیتر یک , نمایش خانگی | کد خبر: 20786 | ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۲
مینی سریال «حیثیت گمشده» به کارگردانی سجاد پهلوانزاده در حالی با یک پایان کوبنده به انتها رسید که مخاطبان را سردرگم این نکته قرار داد ای کاش سریال ادامه پیدا میکرد و سرانجام امیر در داستان و تهمینهای که به هدف خود رسیده را به نظاره مینشستند.
به گزارش ایران فیلم پرس، مینی سریال «حیثیت گمشده» به کارگردانی سجاد پهلوانزاده با یک پایان کوبنده به انتها رسید. سریالی که میشد در آن پیشرفت کارگردان را در ساختار و روایت قصه به نسبت کار اولش «سقوط» به وضوح دید.
در حالیکه میگفتند «سقوط» کار پهلوانزاده نیست و مهدویان این سریال را ساخته اما او با ساخت «حیثیت گمشده» نشان داد پدیدهای به عنوان کارگردان در کنار دیگر فیلمسازان جوان قرار گرفته و الگویی خوب از ساخت مینیسریال را به فضای نمایشخانگی آورد.
«حیثیت گمشده» آرام شروع شد، طوفانی ادامه یافت و در اوج به پایان رسید. این سریال داستان مردی به نام امیر (مهدی حسینینیا) را روایت کرد که بعد از مرگ همسر دنبال یافتن حقیقت میرود و زندگیاش این گونه دستخوش تغییر میشود.
امیر مردی است از طبقه فرودست جامعه که زندگی عاشقانهای با هاجر (بهاره افشاری) آغاز میکند. فقر و عدم توانایی در فرزندآوری روی این رابطه سایه میافکند و فاصله زوجین روز به روز بیشتر میشود. هاجر در حین تأمین تریاک پدرش به یک باند توزیع مواد مخدر بر میخورد و تصمیم میگیرد خود نیز ساقی شود.
طمع اما او را از خردهفروشی به سمت فروش کلان مواد مخدر میکشاند. اینها اطلاعاتی است که امیر بعد از مرگ همسر به دست میآورد؛ همزمان به او شک خیانت دارد و در پی این است که بداند جنین مرده در شکم هاجر واقعاً از نطفه خودش است یا نه.
این همه مصائب امیر نیست؛ او به دلیل عدم خوشبختی خواهرش تهمینه (الناز حبیبی) با فرشاد (امیر نوروزی) در رنج و عذاب است… . «حیثیت گمشده» بینقص و عیب نیست اما در مجموع موفق عمل کرد.
به بهانه پایان پخش این سریال اجزای مختلف آن را آنالیز و بررسی کردهایم.
قصهای تمیز با فیلمنامهای شُسته و رُفته
احمد سلگی سابقه تئاتری دارد و در نمایشهای خود نشان داده جغرافیای جنوب شهر را میشناسد و با خلق و خوی آدمهای این طبقه آشنا است. او فیلمنامه ای شسته و رفته نوشت که زوائد آن کم بود و همین را میتوان یکی از دلایل ریتم خوب «حیثیت گمشده» دانست. قهرمانسازی دیگر امتیاز فیلمنامه احمد سلگی است که در قامت شخصیت امیر به بار نشست.
نگاه آسیبشناسانه به موضوع فقر و اعتیاد دیگر مسأله مهم فیلمنامه محسوب میشود و مهمتر این که روایتی بدون شعار داشت. سریال بدون داد و فریاد مساله تبعیض طبقاتی، کینه خانوادگی و … را بیان کرد.
فضاسازی درست و باورپذیر
«حیثیت گمشده» داستان خود را مستندگونه روایت کرد. برخی موارد مثل باند قاچاق کودک، خانه پدران معتاد، جغرافیای مختلف شهر و … برغم این که برای «همه» تجربه نشدهاند اما ملموس بودند. این اتفاق حاصل طراحی صحنه و لباس، فیلمبردای و مواردی از این دست است که مخاطب را در فضایی باورپذیر قرار می دهد. استفاده از رنگ سرد و گرم بسته به درام سریال تمهیدی بود که به این منظور کمک کرد. حتی در سکانس مهمانیهای اعیانی این حسّ بدرستی ایجاد میشد و برای نخستین بار حتی نمایی از رقص دونفره! در گوشه قاب به چشم آمد.
درباره بازیگران؛ ترکیب بیستاره، اما موفق
گروه بازیگران «حیثیت گمشده» ستارهای نداشت، اما ترکیب خوب و هوشمندانهای داشت. مهدی حسینینیا به عنوان بازیگری که اخیرا با «میخواهم زنده بمانم»، «یاغی» و «رهایم کن» در مرکز توجهات مخاطبان بوده، نقش اصلی سریال را برعهده داشت. بهزاد خلج با مجموعه پربیننده «پوست شیر» خاطره خوبی از خود در ذهن مخاطبان به جای گذاشته، امیر نوروزی با «میخواهم زنده بمانم»، «مردم معمولی» و «روزی روزگاری مریخ» به چهره آشنایی برای مخاطبان تبدیل شده بود.
ستاره پسیانی، الناز حبیبی و مهدی زمینپرداز نیز بازیگران شناختهشدهای بودند و درنهایت حضور آنها کنار یکدیگر، ترکیبی جدید و غیرتکراری را شکل داده بود. بازی خوب بازیگران به ویژه مهدی حسینینیا و امیر نوروزی یکی از برگهای برنده «حیثیت گمشده» است.
پایانبندی غیرتکراری و متفاوت
پایانبنــدی حیثیت گمشــده مــورد توجه اغلب مخاطبان قرار گرفته. آنها اشــاره کردهاند که انتظار انتحار تهمینه را نداشتند. برخی اما مدعیاند که از نقشه خواهر امیر بو برده بودند! آفرین به ذکاوتشان. مهم این است که حیثیت گمشده یک داستان همراهیبرانگیز تعریف کرد و بدون شــعار و همراه با تعلیق و غافلگیری به پایان رسید. تعداد سریالهای ایرانی با پایان متفاوت و قابل قبول زیاد نیســت و این نگرانی درباره ســریال حیثیت گمشده هم وجود داشت. شوک آخر سریال هرچند تلخ اســت اما از یک واقعیت خبر میدهد.
این پایان از قضا با کاشــتهای مفهومی داستان همخوان اســت و توجه مخاطب را بیش از پیش به خود معطوف میکند. برخی نیز توقع داشتهاند که باید همه نقشههای تهمینه در قالب تصویــر و نه صرفاً دیالوگ نمایش داده میشــد.
اگر چنین میشد کیفیت حیثیت گمشــده چند پلــه بالاتر میرفت. در همین مقدار هم دومین ســریال سجاد پهلوانزاده با وجود برخی ضعفها قابل اعتناست و حالا توقع از او بالاتر رفته. این کارگردان جــوان و باانگیزه و نیز احمد ســلگی به عنوان یک فیلمنامهنویس تازهنفس در ادامه راه چه خواهند کرد و اثر بعدی پهلوانزاده و همکارانش از چه داستان و شکل و شمایلی برخوردار خواهد بود؟
هیچ دیدگاهی درج نشده - اولین نفر باشید